بلاگ كاربران
رُوزی خــَواهــَد رسیـــد!
دَستــآنــَت دَر دَستـآنَم گِرهِ ای کــُور خـواهـنـَد خُورد!
کــنار هــَم اَندکــی قَدَم میزنیــم و خَلوَت تریــن صَندلی برای نِشستَن انتخاب خواهیــم کــَرد!
مینشیــنیم و غـَرق دَر حَرف های دَر گــُوشی خواهیــم شُد!
چای دارچیــنی تازه دَمــی که برایــَم در استکـآن کَمَر باریــک ریخته ای اَندَکــی میچـِشــَم،تو میگــُویی داغ اَست،دَهـآنَت نَسُوزَد!
دَستــَم را به آرامــی در دَستَت فِشار میـدَهــی و تـُو را دَر آغـُوشــَم میهمــآن به یک بَغَل از اِحساساتَم خواهـَم کَرد...
بـآد بَرگــی از بَرگ هایی که با وَزیـدَن میریزَند برایمــآن می آوَرد و لابه لای مـُو های تـُو مینشیــنَد!
تو میـخَندی و مــَن مَحـِو دیدَن لَبخنَد تــُو،زَمــآن میایستــَد!
یک مــَن،یــِک تــُو،عـآشِقانــِه های مـــَن،چِشمــآن پـُر از حَرف زیبای تــُو
تو دَر کِنارَم باشی،آسمـآن به رَنگ قِرمـِز در اَولیــن غـُروب پـآییز دیدَنـی تَر از قَبل خواهـَد بـُود...
▌║█║▌█▌║█║▌█▌║█║▌█
Copyright©2016KinG Omid
☑تَنهــایی دَر کِنارَم،آرام باش!عکـس:یـآدگاری از آیـَنده...
☑اینجــا هَمِه دَست به تیــرِشون خُوبه،همه هَدف ها رو میزَنَن!
☑اتفاق های جَدیــد تو زندگیـــت لازم داری...
☑حــَتـی بَعــد مَرگــِت،قَبــری برات پیدا نمیشــه مــُفت...
☑چِشمــآنَت به دَر خُشک شُد....
☑پاییزیی بــُودی برایــَم...
☑گُناهانــَت را میشمارَند و پُولَش را میگیرَند،آری این چنین از خُدا میفروشَند...
☑صُورتَش را نَوازِش میکَرد،نُور خُورشیــد...
☑زُول زَده به چِشمانــَم هَراسان،دروغ میگــُفت...!
☑تـُو خــُورشیــد،مــَن بَرف...
☑سُرفه میزَد،سُرفه میزَد،نَفس هایَش به شُماره افتاده بود...
☑در یــک مَکــآن زیــبا،تو مُستَهجَن تریــن تَصویر مُمکِنــی!
☑یه لباس سفیــد تَنِت میکُنَن،چَند مُشت خــآک...
☑صـِدام میزَد،بَرگَشتــَم،کَسی نَبود،صِداش زدَم،کَسی نَبود...
☑مَــَــَـــَن دُنبال کَلَمــآت جایگــزیــن برا بکار گیری جای کَلَمات روتیــن...
☑اینایی که دُور وَر بَرنده ها میپَرَن،لاشخــُورَاً...
☑زانُــو هاتو بغــَل کَردی،یه گُوشه نِشَستی...
☑در مُقابـِل آینه بَرایــَم میرَقصیـــد،دیوار های اَطراف دَست میزَدَند....
☑فرامــُوش کَردَن،آنهــآیی که فراموش نمیکــَردَند...
☑فـِکر کــُن،فِکــر نَکُن،عَمَل کُن،حَرف نَزن...
☑زیر پُوســت هـَمِه،یه جنازه داره زندگــی میکنِه...
☑از هـَمُون رُوز اَوّل کَلاغ قِصه پَر زَد و دَر رَفت...!
☑سیزده بِدَر هَم نزدیــک نیست،باهَم بریم بیرون...!
☑وَقــتی سَر قَبرِت اُومــدَم،قَســَم بخُور باهام حَرف میزنــی!
☑دَستِتُو بِده،بیا با چِشمای خُودت این زیر رو ببیــن،وسط این هَمِه خــآک،چیزی جُز مَرگ با تو نیســــت!
☑مــُوشکـــی از جـِنس کــآغذ...
☑دَر چِشمــآنَت،جـهَـآنَم خُلاصِه دیده میشَود...
☑یه جــآده،یه آهنــگ،نــَم بارون،مـــَن،وَسط خیابون...
☑خواست دَستَمــُو بگیــره،گُفتَم زانــُو هام هَست...
☑تَصویــر کُودَک از زندگــی،اُون چیزی که مـآ تَصَور میکنیــم،نیــس!
☑انقــدر پیچیــده نیســـت حَرفام که تو سَر پیچ اَول تَه دَره ای...
☑مـَن هَمُون تِمساحــیَم،که پَروانه باهام رفیــقه،روی گُونه هام میشینه،بهِش لَبخند میزنَم،از شاپَرک هاش قلقلکَم میگیره...
☑نِوِشت اَلِف،بـَعد سَرِشُو کُلاه گُذاشت...!
☑بعــضی از اشتباهات شمــآ را میسازَد،بعضی شمـآ را ویران...!
☑هَرجــا میرَم دُنبالَم میــآد،بعَضی وَقتا جُلوتَر،خیلی وقتا عَقب تَر...
☑میدونِست میره رو میــن،میمیره،رَفت...
☑از اینکِه خُورشیــد هَر روز میتابه خوش حال باش،نه قِسطی،نه پُولی...
☑هَمیشه ازَم دُور بُوده اَمــّا،جــاش تو قَلبَمــِه...
واسه همین زرد و قرمزاس
فشارمون بالا پایینه ؟
غروبا...
+
پاییز
چه بشود !
اصلا عجیبیا عکس پرفایل عاشقانه تلگرام این بلاگتم ک عند عاشقانه بودا
بو میده بو داره فکر کنم خبریه
اش غیرت........................
☑اتفاق های جَدیــد تو زندگیـــت لازم داری...
اره هرچی اتفاق بده مثل بختک رو زندگیمه
داش غیرت................
عکس اینده من یا سکو وشوس یا رینگ هستش یا قفس شیش ظلعی
داش غیرت..................
داستان اولت مال اوناست ک خیال سگ خریدن نداشته باشن یا سگ نداشته باشن
من دلم میخواد این لحظات یه پارک و چایی و ست مادرم همیشه تو دستم باشه والا عشق خودش
داش غیرت.....................
سلام
عالی بود مثل همیشه
عالی بود
مرسی
جالبه من برخلاف سحر قسمت اولو بیشتر خوشم میاد چون ساده نوشته شده
قسمت دوم چون با ریتمه مجبورم چنبار برگردم ریتمیک بخونم تا درست بشه
سلام
قسمتهآیه دوم بلاگ ، همیشه فوق العاده ن
و من در عجبم ازین ذهنه خلاق
قسمت اول ، خوب بود ،so so , یک عاشقانه زورکی ، به زعم من .
تصویر عالی
علی الخصوص ، رفلکس در آب تشکر
سـَخت ولی مُمکن...
☑پاییزیی بــُودی برایــَم...
☑سُرفه میزَد،سُرفه میزَد،نَفس هایَش به شُماره افتاده بود... سرما خورده
☑خواست دَستَمــُو بگیــره،گُفتَم زانــُو هام هَست...
☑مـَن هَمُون تِمساحــیَم،که پَروانه باهام رفیــقه،روی گُونه هام میشینه،بهِش لَبخند میزنَم،از شاپَرک هاش قلقلکَم میگیره... خیلی خوب
تصویـر عالی... اُمیدوارم به همین آرومی... به همین خوشمزگی باشه؛ سپاس