متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    لَبخــندِ

  • تعداد نظرات : 10
  • ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۵/۳۰
  • نمايش ها : 550

چـَند سال از این سال به آینده خواهَم رَفت!



نه ماشیــن حَرکَت در زمـآن دارَم و نه پیــآده میخواهـَم این چَند سال را با سَر رو به جُلو به دَویدَن در شلوغ تَریـن خیابان های آینده طی کُنَم!



یـِک تَصـویــر،از یــک لَبخــندِ...



قاب به دیوار خانه سه نَفره مان...



تُو مَشغُول پـُخت غذای مُورد علاقه "مـَن"مراقب اینـَم که دَستانـَت هنگـآم کشیـدَن غـَذا نَسوزَد...



مـَن سُفره را آمـاده میکنَم برای"تو"غذا را می گذاری روی میـز و با همـآن صِدای آرامِش بَخَشَت میگُویی روی میز غذا میخوریم!



مـَن سَر سُفره میشینَم و تو پُشت میــز،مـَن لَبخند تو همانند همیشه قَهقَه...!



صـدایَت آنقـدر بُلَند است که پِسَرَم از خواب نازنینَش بیدار میشَود!



تا تو میرَوی او را صِدا کُنی مَن غَذایَت را میاوَرَم و کنار خودَم میگذارَم!



پِسَرَم با چِشمانی پُف کَرده رو به رویمـآن میشینـَد و مـَن برایَش غذا میکشَم!



صدایَش میزَنی نَویـد مـآمان جـآن،پاشو برو دَستو صُورتت رو بِشور خواب از چِشمای سَبزِت بپره!



نـَویـد همانَ کُوچَک شُده ای خُودَم است،مـُو های به بَغَل زده و چِشمان سَبز و چآل روی گُونه "راستَش" را بِگُویَم زیبایَش به مـآدرَش رفته است...



همـآن شیطَنَت های یک کودَک پـآک و بازیگـُوش که دوست دارَد زودتَر بُزرگ شَوَد...



بعـَد از خُوردَن غـذا مـَن و نَویــد مَشغُول بازی و تـُو برایــمـآن خوراکــی میآوَری و به نَویــد میگُویی پِسَر انقــدر بازیگـُوش و چِشمَکی به او میزنَی که گویا با پـِدرَش هَستی...



عَصر جُمعه نزدیک به غروب آفتاب آماده میشَویم برای بیرون رَفتَن،تو در کنار نَویـد مَشغول قَدَم زدَن و مـَن میپرسَم کی بَستنی میخوره!



مـَن دَستانَت را میگیرَم و تو دَستَم را مُحکَم تَر فشار میـدَهـی...!



نَویــد مَشغول بازی با دوستانَش در پـآرک و مـآ روی خَلوت ترین نیمکَت پارک نِشسته ایم...



تو به چِشمان مـَن خیــره شُدی و مـَن دَستانَت را به آرامی نَوازِش میکنَم...



دُوربیـنَم را آماده میکنَم و از تو میخواهـَم لبخـند بزنی....



یـِک تَصـویــر،از یــک لَبخــندِ...



▌║█║▌█▌║█║▌█▌║█║▌█

Copyright©2016KinG Omid



رویـآ پَردازی،آینده نِگَری،تَصویرسازی،آپـآرتمان#صــچـهــلـد...طراحی:یادگـاری

مَن یه انقلاب فِکری بودم از ذِهن یه نَسل...

با چِشمان بَسته در آغـُوشَم راه میـرَفت...

شُمــآ مُدلینگ و مَنَم کِلاسیــک پُوش...

کُودتا نَبودَم وَلُی مُوندگار شُدَم تو تاریــخ!

چـَند دقیقه سُکوت مَحض...

دُو مُشت خـآک ریختـَم روُت،رَفتــی زیر خــآک و الان باردار شُدی دِرَخــت!

نُور کــافی باعِث گَندیدَنِت شُد...

تو غَلَط میکُنی اَلَکـی حَرف میزنی...!

آسمــآن را به زَمیــن ریسمـآن بافته بود...

تو به ناچـآر آمدَی،دُنیا!

میرقصــِه دُوره میــله تو جَمع!

الان فَقَط مُونده چَند تا گُل اَزَشون یادگــآر...

بــآد در حـآل نَوازِش مـُوهای تو...

پـا برهنـِه رو شیشــه راه نَرو...

لبانَت را به هر حَرفی عادَت مَدِه...

بـِرَم قُربُون فـیس نـآزت...

از کُوه بالا میرفــت تا آسمـآن را لَمس کُنَد...

شُمـآ فقط از بیکاری بگیــد آمــآر،کـآر خُودش میاد!

یه روز لِباس رَزَم و الان پُوشیده پاره مـُد...

عکـسَم لَبخند میزنه و ذِهنَم داغُون...

لـَجَن باهام،هَمِه اونایی که خُوب بودَم باهاشون...

آسـِمـآن هنگــآم شَب خـُورشید را در آغوش کشیده است...

تاریــکی رو دُوس دارَم طوری که به خورشیــد فُحش میدَم...

شُما دُنبال پُوزشین جَدید واسه قَطع سِکسِکه...

ببیـــن،هــَر دُو خَسته ایــم،مــَن و سایه اَم...

از آن روز که تو دَر مَن گُمشُده ای مِیتَرسَم...

یکــی بَسته طَناب دار،یکی بَسته طناب واسه تاب...

ساعـَت زَنگ میخـُوره و مَن قَبلِش بیدارَم...

این روزا همِه مُشکل دارَن از چیزای جَدید بگو...

هـِزار تا راه برای رَفتَن بود...

روزی صَد بار به زندگیت تو آینه لَبخند بزن...

آفریــن میگــِه به آفریدگـآر...

چِشمــآت مَنو بُرد.

شُعــار نَدِه گُوشامــون پُر از حَرف های درُوغ...

همـَه برای خُوب بودَن تلاش میکنیــم!

تو به خـآطره هات آتیش میکشی مَن باهاشون زندگی میکنَم...

انقــَدر میکُوبَمِت بری تـُو دیوار،میــخ!

دو نَفـَر با هـَم الاکُلَنگ دو نَفَر با هَم یکی با بیل و یکی با کُلَنگ...

تا رادیو رو میگیری از اتفاقات فَـردا میگه...

بُلبُل شُدی یا که نَمَک میریزی...

پـَرواز میــُکنی به سَمــتِ آســمون،رُوح...

دُنبال شُهرَتی مَن دُنبال تَغـییر...

یه جـُوری از خُودِت تَعریف کُن چِشم نَخوری!

بازیگــرانـی که بازیگــری بلَد نبودَند...

نَفســآت دَر نمیــآد،انقــدر دَرد کشیــدی...

جمـِعه را برای آمدنَت فقط دُوست دارَم...

نظرات دیوار ها


Arshida23
ارسال پاسخ

Kheili khoob bud

ملے جوלּ
ارسال پاسخ

☑نَفســآت دَر نمیــآد،انقــدر دَرد کشیــدی...

☑روزی صَد بار به زندگیت تو آینه لَبخند بزن...

بسیار عالی امید و نوید چشم قشنگ

peyman0082
ارسال پاسخ
shadi1357
ارسال پاسخ

جالب بود
مرسی ازبلاگتون

phln73
ارسال پاسخ

آفرین

(:
ارسال پاسخ

ممنون امیدجان بلاگت عالیه

marya1370
ارسال پاسخ


متن، فوق العاده، زیبا، اَُمیدِ کوچکِ زندگی...پِسرتو میگم
تصویر عالی #صچهلد سال کنار هم!
این قسمتای تکست هم که جدیدا زدی تو کارش جالب بود برام!
☑یکــی بَسته طَناب دار،یکی بَسته طناب واسه تاب...
☑دو نَفـَر با هـَم الاکُلَنگ دو نَفَر با هَم یکی با بیل و یکی با کُلَنگ...

می آیی!
می رود!
هر چه دل...
که ذرّه ذرّه اندوخته ام!
یکـجا بر باد!
رویا
خسته نباشی تشکرات

siamak
ارسال پاسخ

متن مث همیشه شیوا و زیباس امید جون..
خسته نباشی..
تشکر

AZAD
ارسال پاسخ

خوب بود

sharloot
ارسال پاسخ

مصنــوعی..!
من اینقدر با فردیت کنار اومدم که زوجیت سراغم نمیاد.. میترسم سَـرم بیاد!

آسـِمـآن هنگــآم شَب خـُورشید را در آغوش کشیده است