بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
سلطان قلبم .......................................
- تعداد نظرات : 34
- ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۲/۰۶
- نمايش ها : 1068
دیــریست از خــداحـافظی ها غـمگین نــمیشوم .
به کـسی تــکــیه نـمیـکنم .
از کـسی انــتظار مـحبت نــدارم .
خودم بــوسه میـزنم بر دسـتانم .
ســر به زانـو هایم مـیگذارم و سـنگ صـبور خـودم
مـیشوم .
نـگران خـودم مـیشوم .
بـرای خــودم هـدیه مـیخرم .
با خـودم سـاعت ... هـا حـرف مـیزنم در دنـیای خـودم .
کـسی حـق ورود نـدارد جـز خــودم ...
وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا ! فکر نکن که فراموشت کرده ام …. یا دیگر دوستت ندارم ! نه …. من فقط فهمیدم : وقتی دلت با من نیست ؛ بودنت مشکلی را حل نمی کند ، تنها دلتنگترم میکند … ! آشناهای غریب همیشه زیادند آشناهایی که میایند و میروند آشناهایی که برای ما آشنایند ولی ما برای آنها... نمیدانم واقعا چرا و چگونه میشود که همه روزی آشنای غریب میشوند یکی هست ولی نیست یکی نیست ولی هست یکی میگوید هستم ولی نیست یکی میگوید نیستم ولی هست و در پایان همه بودنها و نبودنها تازه متوجه میشوی که: این است دردی که درمانش را نمیدانند و ما هم نمیدانیم که آن یکی که هست کیست و آن هیچکس کجاست کاش میشد یافت کاش میشد شکستنی نبود کاش میشد زیر بار این همه بودن و نبودن خرد نشد..... "شب مهتابی" در یک شب مهتابی با چشمانی پر از شبنم بر روی غبار جاده ها نوشتم"دوستت دارم" "تو خواب بودی" در خواب شیرین و حتی من آرزو کردم : ای کاش ... چشمان زیبای تو را میدیدم و تو دیدگان بی قرار مشتاق مرا... و من چقدر دلم می خواهد همه داستانهای پروانه ها را بدانم که بی نهایت بار درنامه ها و شعر ها عشق را چگونه می شود نوشت دیگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده است برگرفته از اشعار مرحوم حسین پناهی لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ... زندگی کردن که به همین راحتی ها نیست جان من! چشمهایی, تکه کلامهایی.... اصلا ادم باید برای خودش نیمکت دو نفره ای داشته باشد ... تاعصر به عصربه ان سربزند.... شب که شدبایدشب بخیرهایی را بشنود.... از قدمهایت خسته شده اند..... فنجان های قهوه ای که فالشان عشق باشد....
یکی بود هیشکی نبود
در شعله ها سوختند
تا سند سوختن نویسنده شان باشند
پروانه ها
آخ
تصور کن
آن ها در اندیشه چیزی مبهم
که انعکاس لرزانی از حس ترس و امید را
در ذهن کوچک و رنگارنگشان می رقصاند به گلها نزدیک می شوند
یادم می آید
روزگاری ساده لوحانه
صحرا به صحرا
و بهار به بهار
دانه دانه بنفشه های وحشی را یک دسته می کردم
در گذر این لحظات پرشتاب شبانه
که به غفلت آن سوال بی جواب گذشت
وگرنه چشمانم را می بستم و به آوازی گوش میدادم که در آن دلی می خواند
من تو را
او را
کسی را دوست می دارم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ... لمس کن لحظه هایم را ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم، لمس کن این با تو نبودنها را.
باید باشد بهانه هایی که نبودشان نابودت کنند...
مثل :خنده های کسی,نگاه خاصی,صدایی...
باید باشند کوچه ها وخیابان و پیاده رو های که...
میزی در کافی شاپ باید شاهد خاطرات ادم باشد...
باید باشند ریتم ها وموسیقی هایی که دگرگونت کنند...
حتی بوی عطری خاص درزندگیت حس شود...
دست خطی که دلت را بلرزاند....
عکس که اشکت را دراورد......
باید باشد
ممنون داداش-زیبا بود
ممنون بسیار زیبا بود
بسی خوشمان آمد
وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا !
فکر نکن که فراموشت کرده ام ….
یا دیگر دوستت ندارم !
نه ….
من فقط فهمیدم :
وقتی دلت با من نیست ؛
بودنت مشکلی را حل نمی کند ،
تنها دلتنگترم میکند … !
مرسی دوست عزیز زیبا بود.
دستت درد نکنه ممنونم
یکی نیست ولی هست
یکی میگوید هستم ولی نیست
یکی میگوید نیستم ولی هست
و در پایان همه بودنها و نبودنها
تازه متوجه میشوی
که:
یکی بود هیشکی نبود
**********
مرسی شادمهر جان
بسیار زیبا و دلنشین بودند
تصاویر هم عالی بود
موفق و پاینده باشی
مرسی علیرضا جان
لطف عالی مزید
خخیییییلییی خییلییی قشنگ بود حسابی لذت بردم.......
فقط چندتا نظر خصوصی دارم اگه دوست داشتید بشنوید.....
سپاس فراوان....دوستدار شما نیاز
خوشحال میشم بشنوم
افتخاریه اگه قابل بدونین ، نظر یا پیشنهادی و یا انتقادی باشه به دیده منت ......................
سپاس بابت حضورتون
یکی هست ولی نیست
یکی نیست ولی هست
یکی میگوید هستم ولی نیست
یکی میگوید نیستم ولی هست
و در پایان همه بودنها و نبودنها
تازه متوجه میشوی
که:
یکی بود هیشکی نبود
**********
مرسی شادمهر جان
بسیار زیبا و دلنشین بودند
تصاویر هم عالی بود
موفق و پاینده باشی
دوست دارم دستم به اوني كه دوستش دارم برسه ...
بگيرمش و يه عالمه كتكش بزنم ....
يهو وسط كتك زدن _ بزنم زير گريه و بگم :
آخه ديووووونه !!!! دلم واست تنگ ميشه ...
اينقدر ازم دور نباش ....
***یعنی میشه***
واقعا زیبا بود شادمهرم لاییییییک داشتی و داری و خواهی داشت
مرسی نوه گلم
ممنونم که سر زدی
نوشتن به سن و سال نیست
به قلب عاشقه
همه چی عالی مثل همیشه
ممنون دوست خوبم
likeeeee
aaaliii bood shadmehr jaan
بسی زیبا
تشکر
یکی نیست ولی هست
ممنون عالی بود
mamnoooooooon kheyli zahmat keshidi....mer30
عااااااااالی بود
زیبا بود
ممنون
ممنون زیبابود ولی یکم طولانی بود
ای کاش می توانستم نشان دهم i wish i could make you
که تا کجا دوستت دارم derstand how i love you
همیشه در جستجو هستم i'm ahvays seeking but
اما نمی توانم راهی بیابم can't find a way
به آن انی که در تو عاشقم i love in you a some thing
که تنها خود کاشف آنم that only have descovered
انی فرا تر ازتویی که دنیا میشناسد the you which is beyond the
و تحسین می کند you of the world that is
انی که تنها و تنها از ان من است admired and known by others
انی که هرگز رنگ نمی بازد a you which is eapecially mine
و انی که هرگز نمی توانم عشق از او بر گیرم which can't ever
&&&&&&&£££££££€€€€€€¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥&&&&&&&
ممنون زيبا بود
اقاجونم خیلی خوب بود.تو این سند وسال هم عالی مینویسی...ای ولا اقاجونم
میدونی چرا وقتی گریه میکنی چشمت رو می بندی؟
وقتی میخوای بخندی
وقتی میخوای کسی رو ببوسی
وقتی میخوای تو رویا بری چشمت رو می بندی؟
چون قشنگترین چیزای این دنیا دیدنی نیستند!
::::::::::::::::::::::
متن های زیبایی بودن.
ممنون داداش
دستت درد نکنه
متن زیبایی بودممنون خسته نباشین
قشنگه
ممنونم خیلی ریبا بود موفق باشید
سلام و خسته نباشید خدمت داداش شادمهر ناز خودم.....
خخیییییلییی خییلییی قشنگ بود حسابی لذت بردم.......
فقط چندتا نظر خصوصی دارم اگه دوست داشتید بشنوید.....
سپاس فراوان....دوستدار شما نیاز
ممنون شادمهر جان
مثه همیشه دوست داشتنی و زیبا بود
ممنون بخاطر دعوتت
حالا چرا غلط املایی خب
همیشه شاد باشی
سلامتی همه مهندسااااااااااااااااااا
میسی
لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ... لمس کن لحظه هایم را ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم، لمس کن این با تو نبودنها را.
****************************************************************************************************************************************************
عالی بود شادمهر جان...
لااااااااااااااااااااااااااااایییییییییییک
با صفا..!
ممنون لذت بردم
بسیار زیبا &رمانتیک
دستت درد نکنه
وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا !
فکر نکن که فراموشت کرده ام ….
یا دیگر دوستت ندارم !
نه ….
من فقط فهمیدم :
وقتی دلت با من نیست ؛
بودنت مشکلی را حل نمی کند ،
تنها دلتنگترم میکند … !
ممنونم دوست خوبم
خیلی عالی بود لذت بردم هم تصاویر هم متنها
موفق باشید منتظر بلاگهای بعدیتون هستم
ممنون..زیبا بود