متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    .............

  • تعداد نظرات : 2
  • ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
  • نمايش ها : 279

اکبرعبدی می‌گوید:

یک روز سر سریال با "حسین پناهی" بودیم. هوا هم خیلی سرد بود. از ماشین پیاده شد بدون کاپشن. گفتم: حسین این جوری اومدی از خونه بیرون؟ نگفتی سرما می‌خوری؟! کاپشن خوشگلت کو؟

گفت: کاپشن قشنگی بود،نه؟ گفتم: آره! گفت: من هم خیلی دوستش داشتم ولی سر راه یکی را دیدم که هم دوستش داشت و هم احتیاجش داشت. ولی من فقط دوستش داشتم...

روحش شاد ..

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


melodi2014
ارسال پاسخ

روحش شاد

ftp024
ارسال پاسخ

خدا رحمتش کنه