متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۸/۰۶

کتاب‌هایم را بر هم می نهم

تا از آنها تخت‌گاهی بیافرینم

و در این پست آباد، بر آن بایستم

تا تو

ـتنها تو!ـ

مرا ببینی!

ور نه شعر

جز خودزنی نامتناهی تازیانه نیست

در محکمه ای که قاضی و محکوم هر دو منم

و پُتککِ حکمم را

جز به مجازات خویش

بر میز نمی کوفم!

کتاب‌هایم را بر هم می نهم

تا بر تخت‌گاه خودساخته ام بایستم

و تو را

در مهتابی بالادست

بوسه ای بفرستم!

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۸/۰۶

کتاب‌هایم را بر هم می نهم

تا از آنها تخت‌گاهی بیافرینم

و در این پست آباد، بر آن بایستم

تا تو

ـتنها تو!ـ

مرا ببینی!

ور نه شعر

جز خودزنی نامتناهی تازیانه نیست

در محکمه ای که قاضی و محکوم هر دو منم

و پُتککِ حکمم را

جز به مجازات خویش

بر میز نمی کوفم!

کتاب‌هایم را بر هم می نهم

تا بر تخت‌گاه خودساخته ام بایستم

و تو را

در مهتابی بالادست

بوسه ای بفرستم!

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۷/۱۵

مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند

هر دلی را روزگاری عشق ویران می‌کند

ناگهان می‌آید و در سینه می‌لرزد دلم

هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان می‌کند

با من از این هم دلت بی‌اعتناتر خواست، باش!

موج را برخورد صخره کِی پشیمان می‌کند؟

مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرت‌کِش است

هرکسی او را به زخمی تازه مهمان می‌کند

اشک می‌فهمد غم ِ افتاده‌ای مثل مرا

چشم تو از این خیانت‌ها فراوان می‌کند

عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند

دردِ بی‌درمان‌شان را مرگ درمان می‌کند…

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۷/۰۵

+5

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۶/۱۱

مرغ دلم پر می‌کشد اندر هوای دیدنت

آرام جان باز آ، که من مشتاق آن خدیدنت

به ماتم مانده‌ام با صد هزاران آرزو

آغوش بازم، مضطرب در حسرت بوییدنت.

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۵/۱۹

بعضی ها را بدرقه کنید حتی اگر لایق بدرقه نباشند..

بدون کنار زدن پنجره.. بدون سربرگرداندن به عقب..

بعضی ها را بدرقه کنید و بگذارید به قلب هایی بروند در اندازه ی خودشان..

حتی اگر مطمئن باشید روزی با چشمانی وحشت زده و بی پناه بر خواهند گشت..

زخم های خاطراتشان را ببندید.. بودن های ناروایشان را بشویید..

غرور و دروغ و قضاوتشان را در چمدانشان بگذارید و بگذارید به هر کجا که باید بروند، بروند..

بگذارید در گذشته به جایی که به آن تعلق دارند آرام بگیرند.. برایشان گریه کنید..

سوگواری کنید.. و بدانید این از دست دادنی ضروری ست برای به دست آوردنی گران بها...

saeed220
saeed220
۱۳۹۳/۱۰/۲۴

هرگز نگو خداحافظ!

خداحافظی با تو

سلام گفتن به در به دری هاست

و در آغوش کشیدن

تمام تنهایی ها،

ترس ها،

سرگشتگی ها...

هرگز نگو خداحافظ!

خداحافظی با تو،

منجمد شدن قلب هجده ساله ای ست

که نام تو را آواز می داد

به تپیدن های خود...

در الوداع هر دیدار

پی واژه ای می گردم

به جای خداحافظ،

تا با آن بباورانم به خود

که دوباره دیدنت محال نیست!

حرفی شبیه می بینمت،

تا بعد،

به امید دیدار...

حرفی که نجاتم دهد

از هراس دوباره ندیدن تو!

به من که عمری

لبریز بوده ام از سلام های بی جواب

هرگز نگو خداحافظ...

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۱۱/۲۱

سلام گلم