متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


0AhmadMonta
0AhmadMonta
۱۳۹۲/۰۹/۰۵

همه مداد رنگی ها مشغول بودند بجز مداد رنگی سفید هیچکس به او کاری نمی داد همه می گفتند"تو به هیچ دردی نمی خوری" یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی کاغذ گم شده بودن مداد رنگی سفید تا صبح کار کرد ماه کشید مهتاب کشید آنقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک تر شد و صبح توی جعبه ی مداد

ღ♥ღ

+5

kamran_123456789
kamran_123456789
۱۳۹۲/۰۹/۰۵

0 0 0

میدانم ؛
دیگر برای من نیستی !
اما ....

دلی که تنگ باشد این حرفها را نمیفهمد'


دلنــــــــوشته


ShahryaR
ShahryaR
۱۳۹۲/۰۹/۰۵

پشت ســــرم حرف بود
حدیــث شد
میترســــم آیه شود
سوره اش کنند به جعـــــــــل
بعد تفسیـــرم کنند این جماعت نـا اهـــل