متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


0AhmadMonta
0AhmadMonta
۱۳۹۲/۰۹/۰۵

آنگاه که در لانه گردن فراز می داریُ سینه را جلو می دهیُ روی پنجه می ایستی و بال ها را بر هم می زنی تا بچه ها ببینند و یاد بگیرند ُبه این فکر نکرده ای که وقتی پرواز را آموختند و پریدند و رفتند ُچقدر آشیانه بوی تنهایی و غم خواهد گرفت.اما تلخی این غم را به شیرینیه تماشای پرواز آنها معاوضه کن.

mh_7
mh_7
۱۳۹۲/۰۹/۰۵

قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی
کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن .
از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم
اشکهایی را بریز که من ریختم
دردها و خوشیهای من را تجربه کن
...سالهایی را بگذران که من گذراندم
روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم
دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن
همانطور که من انجام دادم ...
بعد ، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی

ShahryaR
ShahryaR
۱۳۹۲/۰۹/۰۵

هنوز منتظرم
وسط یک شب بارانی
که از شدت تب عرق کرده ام
بیدارم کنی و
بگویی
چیزی نیست
خواب می دیدی…