توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
تاتوبودی درشبم...
- تعداد نظرات : 6
- ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۳/۱۹
- نمايش ها : 519
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم
حال اگر چه هیچ نذری عهده دار وصل نیست
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر می شد قریب پنج دیوان داشتم
بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟!
ساده از «من بی تو می میرم» گذشتی خوب من!
من به این یک جمله ی خود سخت ایمان داشتم
لحظه ی تشییع من از دور بویت می رسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم!!
کاظم بهمنی
نظرات دیوار ها
درودبیکران......
زیبا و عالی
سپاس
مثه همیشه عالی
ZibaAaaaaaa
سپاس!
تشکر زیبا بود