توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
درد واره ها...
- تعداد نظرات : 28
- ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۵/۰۶
- نمايش ها : 483
دردهای من
جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته ی سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان بر آورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است
دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چین پوستینشان
مردمی که رنگ روی آستینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنه ی شناسنامه هایشان
درد می کند
من ولی تمام استخوان بودنم
لحظه های ساده ی سرودنم
درد می کند
انحنای روح من
شانه های خسته ی غرور من
تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است
کتف گریه های بی بهانه ام
بازوان حس شاعرانه ام
زخم خورده است
دردهای پوستی کجا؟
درد دوستی کجا؟
این سماجت عجیب
پافشاری شگفت دردهاست
دردهای آشنا
دردهای بومی غریب
دردهای خانگی
دردهای کهنه ی لجوج
اولین قلم
حرف حرف درد را
در دلم نوشته است
دست سرنوشت
خون درد را
با گلم سرشته است
پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟
درد
رنگ و بوی غنچه ی دل است
پس چگونه من
رنگ و بوی غنچه را ز برگهای تو به توی آن جدا کنم؟
دفتر مرا
دست درد می زند ورق
شعر تازه ی مرا
درد گفته است
درد هم شنفته است
پس در این میانه من
از چه حرف می زنم؟
درد، حرف نیست
درد، نام دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟
شعر قیصر امین پور
نظرات دیوار ها
درد را را هرچه می خواهم که پنهانی کشم
سینه می گوید که من تنگ آمدم فریاد کن ...
ممنون و تشکر از دعوتت مرد فعال سایت...
ممنون
زیبا بود
مرسی
فوق العاده بود
ممنون از حسن انتخابتون
ممنون
ممنون
ممنون خعلی قشنگ بود
بسیار عالی و زیبا بود
ممنون.
من چگونه خویش را صدا زنم
بسیار زیبا وقشنگ بود ممنون عزیز
لایک، مرسی قشنگ بود
excellent
thank you
درد می کند
.
.
.
mamnoun
درد، حرف نیست
درد، نام دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟
{67}{67}{67}
درد، حرف نیست
درد، نام دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟
{67}
درد، حرف نیست
درد، نام دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟
{67}
درد، حرف نیست
درد، نام دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟
ممنون
3pas
لحظه های ساده ی سرودنم
درد می کند
.
.
.
mamnoun
ممنون
سپاس
ممنون
قشنگ بود