متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • توصیه میکنم بخونید ...

  •  دختر، از دوستت دارم گفتنهاي هر شب پسره خسته شده بود ...   يک شب وقتي اس ام اس آمد بدون آن که آنرا بازکند موبايل را گذاشت زير بالشش و خوابيد !   صبح مادرِ پسره به دختره زنگ زد گفت : پــــســــــرم مـــــــــرده ...   دختره شوکه شد و چشم پر از اشک بلافاصله سراغ اس ام اس شب گذشته رفت ...   پـــســــــره نــوشــتـــه بـــــــود:   تصادف کردم با مشکل خ…
  • توصیه میکنم بخونید ...

  •  دختر، از دوستت دارم گفتنهاي هر شب پسره خسته شده بود ...   يک شب وقتي اس ام اس آمد بدون آن که آنرا بازکند موبايل را گذاشت زير بالشش و خوابيد !   صبح مادرِ پسره به دختره زنگ زد گفت : پــــســــــرم مـــــــــرده ...   دختره شوکه شد و چشم پر از اشک بلافاصله سراغ اس ام اس شب گذشته رفت ...   پـــســــــره نــوشــتـــه بـــــــود:   تصادف کردم با مشکل خ…
  • خیانت

  • مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به  او گفت : -  می  خواهم ازدواج کنم . پدر خوشحال شد و پرسید :     -   نام دختر چیست ؟   مرد جوان گفت : -   نامش سامانتا است و  در محله ما زندگی می کند . پدر ناراحت شد . صورت در هم کشید  و گفت : -  من متاسفم به جهت &…
  • داستان واقعی ازمادری که هیچ وقت دنیا فراموشش نمیکند…

  •   وقتي گروه نجات زن جوان را زير اوار پيدا کرد , او مرده بود اما کمک رسانان زير نور چراغ قوه چيز عجيبي ديدند.زن با حالتي عجيب به زمين افتاده , زانو زده و حالت بدنش زير فشار اوار کاملا تعقيير يافته بود . ناجيان تلاش مي کردند جنازه را بيرون بياورند که گرماي موجودي ظريف را احساس کردند . چند ثانيه بعد سرپرست گروه ديوانه وار فرياد زد :بياييد , زود بياييد ! يک بچه اينجاست . . بچه زنده است . &n…
  • شعر

  • هونه های شبونه وقتی که تنها میشی یادی از من میکنی یادی از این دل غمگین شکستم میکنی یاده تو خاطرم مثل ریشه توی خاکه یاده اون نگاه عاشق که فقط مثل سرابه داره آتیش میزنه به تمام هست و نیستم من دیگه داغونه داغون من مثل همیشه نیستم یعنی میشه که جدایی ته راهمون نباشه این بهانه ها که داری کاره هر شبت نباشه نه نمیشه دیگه قلبم داره از جا کنده میشه دیگه این دلم میدونی از دست تو صاف نمیشه     نظرتو…
  • نظر بید؟

  • به نظر شما این پسر کوچولو خوشکاه یا نه؟  
  • ...

  • نَفســـــم بند آمده  ... دلَم کمی هـــــــوا میخواهــــد     اما در سُرنگ 5 میل ....!!!                                
  • بدون شرح...

  • ﻫﯽﭽﻮﻗﺖ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ ! ﻭﻗﺘﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺑﻮﺩﻡ ﺷﯿﺸﻪ ﺷﯿﺮﻡ ﺭﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺟﺪﺍﺵ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻮﺩ , ﺍﻣﺎ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ... ﺷﮑﺴﺖ . ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻫﻤﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﻭ ﺑﺸﮑﻨﻪ ! ﯾﮑﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ , ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﺭﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ , ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﻪ ﺷﺐ ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺮﺩﻡ ﺗﻮ …