متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


Tadvingar
Tadvingar
۱۳۹۲/۰۸/۱۲

دردها دارم ولی پنهان نمیمانم شبی

غصه ها دارم ولی زیبا نمیمانم شبی

اه ای دل مباش امشب پریشان حال من

من شبی در بین این غمها نمیمانم شبی

گوش دار ای اسمان

غمها دگر مال من است

غصه ها دارم ولی

با من بمان در هر شبی



گوش دار ای اسمان تا گفتمت باران ببار

تو نمیدانی

بازدر اینجا

نامحرمان بسیار می ایند ببار

من گناهی را نکردم

در برت کتمان کنی



اشتیاق سرد یک روز سفیدم تو ببار

اینو امروز صبح گفتم

فی البداهس ببخشید

اما تشویقای شماس باعث میشه بازم ذوقم شکفته شه مرسی از همتون

منتظر رای و نظرت هستم عزیز

zahra114
zahra114
۱۳۹۲/۰۸/۱۱

من با غزلی قانعم و با غزلی شاد
تا باد ز دنیای شما قسمتم این باد

ویرانه نشینم من و بیت غزلم را
هرگز نفروشم به دو صد خانه ی آباد

من حسرت پرواز ندارم به دل آری
در من قفسی هست كه می خواهدم آزاد

ای بال تخیل ببر آنجا غزلم را
كش مردم آزاده بگویند مریزاد

من شاعرم و روز و شبم فرق ندارد
آرام چه می جویی از این زاده ی اضداد ؟

می خواهم از این پس همه از عشق بگویم
یك عمر عبث داد زدم بر سر بیداد

مگذار كه دندانزده ی غم شود ای دوست
این سیب كه ناچیده به دامان تو افتاد