متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


unerground2
unerground2
۱۳۹۹/۰۵/۲۵

+5

omid30d
omid30d
۱۳۹۷/۰۴/۱۲

متأسفانه این روزایی که داره به بدترین شکل می گذره،
اسمش جوونیمونه...!!!!

hossein0011
hossein0011
۱۳۹۷/۰۲/۲۳

به آرزوهات قول بده!

قول رسیدن...

ܓܨܓܨܓܨܓܨ
❤▬▬+5▬▬❤

مـــــــــــــــــــــــــــــوزیک+
http://dl.nicmusic.net/nicmusic/014/041/Ahmad%20Safaei%20-%20To%20Vase%20Man%20Eshghi%20-%20128.mp3


smilingirl22
smilingirl22
۱۳۹۵/۰۶/۲۹

سلام. وقت شما بخیر
دوست عزیز من برای انجام پروژه م احتیاج به همکاری کاربران فضای مجازی دارم. حدود نیم ساعت زمان شما رو میگیره. شما مایل هستید با من همکاری کنید؟
متشکرم

پریسا
پریسا
۱۳۹۵/۰۶/۱۴



5+

HOSNA
HOSNA
۱۳۹۵/۰۶/۱۴



+5

bahar2000
bahar2000
۱۳۹۵/۰۳/۱۱

سلام لطفا چت باز کن مرسی

farhad0000
farhad0000
۱۳۹۵/۰۲/۱۸

من مست و تو دیوانه، ما را که برد خانه
صد بار ترا گفتم کم زن دو سه پیمانه

در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم
هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه

جانا به خرابات آ، تا لذت جان بینی
جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه

هر گوشه یکی مستی، دستی زده بر دستی
وان ساقی هر مستی با ساغر شاهانه

تو وقف خراباتی ،دخلت می و خرجت می
زین وقف به هشیاران مسپار یکی دانه

ای لولی بربط زن، تو مست تری یا من
ای پیش چو تو مستی افسون من افسانه

از خانه برون رفتم مستیم به پیش آمد
در هر نظرش مضمر صد گلشن و کاشانه

چون کشتی بی لنگر کژ می شد و مژ می شد
و زحسرت او مرده صد عاقل و فرزانه

گفتم ز کجایی تو ،تسخر زد و گفت ای جان
نیمیم ز ترکستان، نیمیم ز فرغانه

نیمیم ز آب و گل، نیمیم ز جان و دل
نیمیم لب دریا، نیمی همه دردانه

گفتم که رفیقی کن با من که منت خویشم
گفتا که بنشناسم من خویش ز بیگانه

من بی دل و دستارم در خانه خمارم
یک سینه سخن دارم هین شرح دهم یا نه

در حلقه لنگانی می باید لنگیدن
این پند ننوشیدی از خواجه علیانه

سر مست چنان خوبی کی کم بود از چوبی
برخاست فغان آخر از استن حنانه

شمس الحق تبریزی از خلق چه پرهیزی
اکنون که در افکندی صد فتنه فتانه

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۱۲/۱۰

#سيمين دانشور

نازنينا، دوست يعني انتخاب
يعني از بنده سلام از تو جواب
دوست يعني دل به ما بستي رفيق؟
دوست يعني ياد ما هستي رفيق؟
دوست يعني مطلبت را ديده ام
يعني احوال تو را پرسيده ام
دوست يعني در رفاقت كاملي
دوست يعني: نيستي و... در دلي
دوست يعني: دوستي را لايقم؟
تو حقيقت، من مجازي عاشقم
دوست يعني كار و بارم خوب نيست
تو نباشي، روزگارم خوب نيست
دوست يعني بغض لبخندم شكست
دوري و جاي تو گلداني نشست
دوست يعني مثل جان و در تني
دوست يعني خوب شد تو با مني
دوست يعني حسرت و لبخند و آه
ميشوم دلتنگ رويت گاه گاه
دوست يعني جاي پايت بر دل است
دوري از تو جان شيرين مشكل است
دوست يعني نكته هاي پيچ پيچ
دوست يعني جز محبت، هيچ هيچ
دوست يعني از سكوت من بخوان
دوست يعني در كنار من بمان
دوست يعني خنده هاي ريز ريز
دوست يعني دوستت دارم عزيز

تقدیم به آنهايي كه رد پايشان در
زندگيمان پررنگ است...

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۲

زندگي يعني چه؟ يعني آرزو كم داشتن
چون قناعت پيشگان روح مكرم داشتن
جامهي زيبا بر اندام شرف آراستن
غير لفظ آدمي معناي آدم داشتن
قطره ي اشكي به شبهاي عبادت ريختن
بر نگين گونه ها الماس شبنم داشتن
نيمشب ها گردشي مستانه در باغ نياز
پاكي عيسي گزيدن عطر مريم داشتن
با صفاي دل ستردن اشك بي تاب يتيم
در مقام كعبه چشمي هم به زمزم داشتن
تا برآيد عطر مستي از دل جام نشاط
در گلاب شادماني شربت غم داشتن
مهتر رمز بزرگي در بشر داني كه چيست
مردم محتاج را بر خود مقدم داشتن
مهلت ما اندک است وعمر ما بسیار نیست
در چنین فرصت مرا با زندگی پیکار نیست
سهم ما چون دامنی گل نیست در گلزار عمر
یار بسیار است اما مهلت دیدار نیست
آب و رنگ زندگی زیباست در قصر خیال
جلوه این نقش جز بر پرده ی پندار نیست
با نسیم عشق باغ زندگی را تازه دار
ورنه کار روزگار کهنه جز تکرار نیست
صبحتون بخیر