متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    تیکه کتاب

  • تعداد نظرات : 7
  • ارسال شده در : ۱۴۰۱/۰۲/۲۵
  • نمايش ها : 178

 

كوه با نخستین سنگ‌ها آغاز میشود

و انسان با نخستین درد

در من زندانی ستمگری بود

كه به آواز زنجیرش خو نمی‌كرد

من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.


توفان ها

در رقص عظیم تو

به شكوهمندی

نی لبكی می‌نوازند،

و ترانه رگ‌هایت

آفتاب همیشه را طالع می‌كند.

بگذار چنان از خواب بر آیم

كه كوچه‌های شهر

حضور مرا دریابند.

دستانت آشتی است

و دوستانى كه یاری میدهند

تا دشمنی

از یاد برده شود.



 #آیدا_در_آینه

#احمد_شاملو



 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


omid63
ارسال پاسخ

زیبا بود

SA00
ارسال پاسخ
salin
ارسال پاسخ
toya
ارسال پاسخ

بسیار عالی.

Arman33
ارسال پاسخ

زیبا بود. سپاس

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
ارسال پاسخ

بسیار قشنگ روابطش رو با آیدا توصیف میکنه


Banooo1360
ارسال پاسخ

مرسی