متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


 

چه بلایی سر انسان معاصر آمد

که غم جنگ سراغ من شاعر آمد

قلم انگار تفنگ است به دستم چه کنم

من روایت گر یک فاجعه هستم چه کنم

آرى این قوم همان است که در می شکند

شیعه این بار ولی آمده سر می شکند

شک نکن بار گرانیست به تن سرهامان

زنده باشیم و بمیرند برادرهامان؟!

ای شما که همه از نسل ابوسفیانید

ما شهادت طلبان را ز چه می ترسانید

آن که می ترسد از این جنگ شمایید نه ما

آن که شد قافیه اش تنگ شمایید نه ما

ما که انگشترمان نیز عقیق یمن است

ما که پیراهن مهمانی مان هم کفن است

ما که باروضه ى عباس علم ساخته ایم

بیخ گوش خودتان سنگر - کم ساخته ایم؟

ما که از روز ازل میل شهادت داریم

شاعرانه به گل سرخ ارادت داریم

بین وهابیت و داعش اگر عهدی هست

ما ز خونخواهى سردار نخواهیم نشست

از کسی باک نداریم که قاآنى هست

روى انگشترمان نقش سلیمانى هست  

 

(سیده فاطمه موسوی)

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


adidas
ارسال پاسخ

ما ملت امام حسینیم ....