توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
شعر زیبای سیده فاطمه موسوی
- تعداد نظرات : 1
- ارسال شده در : ۱۴۰۰/۱۰/۱۳
- نمايش ها : 305
چه بلایی سر انسان معاصر آمد
که غم جنگ سراغ من شاعر آمد
قلم انگار تفنگ است به دستم چه کنم
من روایت گر یک فاجعه هستم چه کنم
آرى این قوم همان است که در می شکند
شیعه این بار ولی آمده سر می شکند
شک نکن بار گرانیست به تن سرهامان
زنده باشیم و بمیرند برادرهامان؟!
ای شما که همه از نسل ابوسفیانید
ما شهادت طلبان را ز چه می ترسانید
آن که می ترسد از این جنگ شمایید نه ما
آن که شد قافیه اش تنگ شمایید نه ما
ما که انگشترمان نیز عقیق یمن است
ما که پیراهن مهمانی مان هم کفن است
ما که باروضه ى عباس علم ساخته ایم
بیخ گوش خودتان سنگر - کم ساخته ایم؟
ما که از روز ازل میل شهادت داریم
شاعرانه به گل سرخ ارادت داریم
بین وهابیت و داعش اگر عهدی هست
ما ز خونخواهى سردار نخواهیم نشست
از کسی باک نداریم که قاآنى هست
روى انگشترمان نقش سلیمانى هست
(سیده فاطمه موسوی)
نظرات دیوار ها
ما ملت امام حسینیم ....