هوا بس ناجوانمردانه دلگير است!
و لب خاموش مي بايد
و دل تنهاي تنها منتظر در پشت ديواري
به اميدي كه گنجشكي نگاهي بهر او اندازد و
يك نغمه مهمانش كند . . . !
چه فرقي است براي دلي تنها
به تابستان اميدي نيست
در بهاري که خزان شد
که
هوا بس ناجوانمردانه سرد است
هوا بس ناجوانمردانه دلگير است!
و لب خاموش مي بايد
و دل تنهاي تنها منتظر در پشت ديواري
به اميدي كه گنجشكي نگاهي بهر او اندازد و
يك نغمه مهمانش كند . . . !
چه فرقي است براي دلي تنها
به تابستان اميدي نيست
در بهاري که خزان شد
که
هوا بس ناجوانمردانه سرد است