توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
اضطراب باخت
- تعداد نظرات : 4
- ارسال شده در : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶
- نمايش ها : 210
فیلمی از بازار ارز پخش شده که کسانی
با هول می دوند تا توی صف دلار بیست و دو
هزار تومانی جا بگیرند... اینها دلال و
طماع نیستند.فقط اضطراب و ترس از
باخت دارد پدرشان را در می آورد...
اضطراب باختن از خود باختن سخت تر است...
و خیلی از مردم هم فقط یک تماشاچی هستند
و دیگر امیدی به بردن ندارند.فقط در دلآرزو
دارند که ای کاش داور سوت پایان را زودتر بزند و
این بازی نابرابر بلاخره تموم بشود.
نظرات دیوار ها
یه عادت قدیمی در انسان هست که وقتی گم میشه تند تر میدوه. درصورتبکه وقتی گم میشیم بهترین کار ایستادن و حرکت نکردنه.
والا از دو گروهی ک نام بردید نیستیم.
اینا همونایی ام ک یکی از کنارشون رد میشه بینی شو عمل کرده فرداش میرن بینی شونو عمل میکنن و نمیدونن چرا و به چه علت بینی شون رو دارن عمل میکنن
بحث برد و باخت نیس. واقعا اینجور افراد باید روانکاوی شن
این عادت از زمان جنگ اول جهانی که انگلیسی های ملعون و فریبکار خیلی قبل از زمان اشغال ایران شروع شد .
ابتدا در تابستانی که ایران یکی از غنی ترین کشورهای جهان بود . آنهم با تعدا جمعیت حدود 15 میلیونی نفر و زمینهای بکر و همچنین مردمی کوشا و تولید کننده در حوضه مواد غذایی و کلیه مایحتاج خود
ابتدا این قوم طماع فریبکار شروع به خرید و احتکار محصولات خوراکی و ارزاق با قیمتی بالاتر از عرف بازار کردند و پس از شروع جنگ و در زمستان همان سال با کمبود شدید مواد غذایی با قیمتی بسیار بالاتر و گزافتر به همان افراد فروشنده طمعکار فروختند
و بسیاری از مردم عادی که دیگر فقیرتر شده بو حتی قرص نانی در سفره نداشتند
مجبور به تن دادن به خواسته های این دغل کاران اروپایی نموده و موجب شد تا نیاکان ما از حدود صد سال پیش تا با کمبودی مواجه میشیم بسرعت روانه بازار شوند و هر آنچه را که بعنوان کمبود حس شود را در سبدخود قرار دهند که به هیچ وجه با آن نیاز ندارند
و این حس و حال نسل به نسل منتقل شده تا این میراث زشت بعنوان شغلی آبرومند {دلالی} نزد آهاد جامعه پذیرفته شود
واقعیتی تلخ و غم انگیز
بنده این حال و هوا را در فیلم یتیم خانه ایران متوجه شدم
حسین جان