متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    از درد...

  • تعداد نظرات : 11
  • ارسال شده در : ۱۴۰۱/۰۲/۲۸
  • نمايش ها : 282

از درد ترک خورده و از زخم کبودیم

کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم

او می رود و هر قدمش لاله و نسرین

ما سنگ تر از قبل همانیم که بودیم

ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم

با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم

تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست

از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم

جو گندمی از داغ غمش تار به تاریم

در حسرت پیراهن او پود به پودیم

پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است

دلتنگ به یک خنده ی او زود به زودیم

بر سقف اگر رستن قندیل فراز است

ما نیز همانیم، فرازیم و فرودیم

یک روز میاید و بماند که چه دیر است

روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم

بعد از تو اگر هم کسی آمد به سراغم

آمد ببرد آنچه ز تو تازه سرودیم


 حامد عسکری

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


unerground2
ارسال پاسخ

یک روز میاید و بماند که چه دیر است

روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم

لايك

SA00
ارسال پاسخ

سپاس بابت حضور و نظرات شما دوستان محترم
همگی سلامت و به دور از غم باشید...آمین

toya
ارسال پاسخ

بسیار زیبا

تشکر

Mehrimah
ارسال پاسخ
mahss
ارسال پاسخ

دوست قشنگم سمت چیزایی که باعث میشه دلت بگیره نرو
بوس بوس

Tom Cat
ارسال پاسخ
Arman33
ارسال پاسخ

زیبا بود. سپاس

korosh_ts
ارسال پاسخ

درود
دور از درد و غصه..دلتون شاد
امید که به زودی آن شود که دل خواهد
شاد باشید بانو- در پناه خدا

جهت همراهی تقدیم می شود:

تا ذره ای ز درد خودم را نشان دهم
بگذار در جدا شدن از یار جان دهم
همچون نسیم می گذرد تا به رفتنش
چون بوته زار دست برایش تکان دهم
دل برده از من آنکه ز من دل بریده است
دیگر در این قمار نباید زیان دهم
یعقوب صبر داشت و دوری کشیده بود
چون نیستم صبور چرا امتحان دهم
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم

sharareh72
ارسال پاسخ

تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست
از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم

حامد عسگری

SA00
ارسال پاسخ

...
با این شعر کمی دلم گرفت