توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
از درد ترک خورده و از زخم کبودیم
کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم
او می رود و هر قدمش لاله و نسرین
ما سنگ تر از قبل همانیم که بودیم
ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم
با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم
تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست
از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم
جو گندمی از داغ غمش تار به تاریم
در حسرت پیراهن او پود به پودیم
پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است
دلتنگ به یک خنده ی او زود به زودیم
بر سقف اگر رستن قندیل فراز است
ما نیز همانیم، فرازیم و فرودیم
یک روز میاید و بماند که چه دیر است
روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم
بعد از تو اگر هم کسی آمد به سراغم
آمد ببرد آنچه ز تو تازه سرودیم
حامد عسکری
نظرات دیوار ها
یک روز میاید و بماند که چه دیر است
روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم
لايك
سپاس بابت حضور و نظرات شما دوستان محترم
همگی سلامت و به دور از غم باشید...آمین
بسیار زیبا
تشکر
دوست قشنگم سمت چیزایی که باعث میشه دلت بگیره نرو
بوس بوس
زیبا بود. سپاس
درود
دور از درد و غصه..دلتون شاد
امید که به زودی آن شود که دل خواهد
شاد باشید بانو- در پناه خدا
جهت همراهی تقدیم می شود:
تا ذره ای ز درد خودم را نشان دهم
بگذار در جدا شدن از یار جان دهم
همچون نسیم می گذرد تا به رفتنش
چون بوته زار دست برایش تکان دهم
دل برده از من آنکه ز من دل بریده است
دیگر در این قمار نباید زیان دهم
یعقوب صبر داشت و دوری کشیده بود
چون نیستم صبور چرا امتحان دهم
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم
تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست
از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم
حامد عسگری
...
با این شعر کمی دلم گرفت