توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
مکتوب-پائولو کوئيلو
- تعداد نظرات : 2
- ارسال شده در : ۱۳۹۸/۰۴/۲۱
- نمايش ها : 103
در کنار ساحل قدم می زدم و میخواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد. جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است، با خودم فکر کردم، در زندگی چند بار چیزهای بی ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم دیدم که چقدر بیهوده بوده است،
ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی ارزش نمیرفتم، واقعا می فهمیدم که بی ارزش است یا سالها حسرت آن را میخوردم...
نظرات دیوار ها
عالی
زندگی جالب است و اشتباهات جالبترش هم میکنه
پس کاری کن که موقع مرگ حسرت اون چیزی که باید انجام میدادی و ندادی نخوری.....