تو گذر کردنت از باغ انارآسان بود
دلِ خونینِ من اما چه ترک ها برداشت

ببین: خوب استراحت کن
زمانی برو که همه جور اماده باشی
روحیتو کامل بدست اورده باشی
حالت خوب خوب باشه وقت رفتن
میخایم اینجا رو بکوبیم قبرستون بزنیم

نه گفتن به بعضی ادما راحته
اونایی که بی شیله پیله خاستشونو میگن
اونایی که مثه بچه ها بیقرارن
اونایی به اندازه عزیز بودن خاستشون اصرار میکنن
همیشه راحت نه میشنون
همیشه

اقااااااااااا هر کیو زیاد درک کردیم مجبور به ترکش شدیم

من استراحتگاه خوبیم اما اقامتگاه خوبی نیستم. جون گرفتی سرحال شدی بروووو من عادت دارم

دلــــــــــم برا روزایی که نمیشناختمت تنگ شده!!!
روزایی که بهم میگفتیم شما!!!
روزایی که اسمه همو بی دلیل صدا میکردیم تا اون (جانم) رو بشنویم!!!
روزایی که هرروز از هم میپرسیدیم چقدر دوسم داری؟؟؟ تنهام نمیزاری؟؟؟
روزایی که اسمه همدیگرو همه چی سیو میکردیم جز اسم خودمون!!!
روزایی کـــــــــه…..
کاش هیچوقت نمیشناختیم همو!!!
من که باختم!!! توام باختی؟!! کی برده پس؟؟؟

من سنگ که نیستم، فراموش کنم
خندیدن‌مان می‌رود از یاد، ولی
من با تو گریستم؛ فراموش کنم؟
S&F

من سنگ که نیستم، فراموش کنم
خندیدن‌مان می‌رود از یاد، ولی
من با تو گریستم؛ فراموش کنم؟

بعد از رفتنت
نسبت به هر چیزی دلهره دارم !
زنگ تلفن ،
پیامک گوشی ،
صدای آشنا ،
و
دلهره هایی که هیچ کدامشان
تو نیستی … !

خوب نگاه کن

تنها اندکی از تــو

تمامِ من را دگرگون کرده است