متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • جان دل...

  • میدانی جانِ دل ؛ تو نمیدانی جانِ دل کیست ؟ جان دل فقط یک آدم نیست که با دیدنش حالت عوض شود ، یا دلت باز شود و یا ... جانِ دل ؛  تنفس است ، عبور هوای خنک از میان  لحظه‌های ناب روزگار است تا لذت زندگی را بچشی ... سرنوشت است ، تقدیری است که کائنات با قلم عشق نگاشته تا سایه‌ی خوشبختی بر سرت بیفتد ... نور است ، برای روشن کردن جان ، دل ، چشم و ... تا تاریکی‌های ایام روشن شود ...…
  • تو خوب باش...

  •   برﺍﯼ "ﺁﺩﻣــــــــﻬﺎ" ﭼﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ "ﻋﺰﯾــــــــــﺰﺗﺮﻧﺪ" ﭼﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ "ﺩﻭﺳـــــﺘﻨﺪ" ..!! ﺧـــــﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯼ "ﺧــــــــــﻮﺏ" ﺑﺴﺎﺯ .. ﺁﻧﻘــــــــــﺪﺭ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ "ﺧﻮﺏ" ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻮﺩ "ﮔﺬﺍﺷﺘــــــــــﯽ" ﻭ "ﺭﻓــــــــــﺘﯽ" ....!! ﺩﺭ "ﮐﻨﺞ ﻗﻠﺒﺸــــــــــﺎﻥ" ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺎﺷﺪ .. ﺗﺎ ﻫﺮﺯﮔﺎﻫﯽ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ: "ﮐــــــــــﺎﺵ ﺑــــــــــﻮﺩ" ..! ﻫﺮﺯﮔﺎﻫﯽ ﺩﺳﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﻨﻨـــــﺪ ﻭ ﺑﺨــــــــــﻮﺍﻫﻨﺪ "ﺑـــــﺎﺷﯽ" …
  • لنگر...

  • زندگی لنگر می خواهد.  چیزی که آدم را سر جایش نگه دارد  چیزی که نگذارد فاصله آدم از ساحل آرامش زیاد شود  چیزی که نگذارد امواج آدم را بکشاند به ناکجا. حالا لنگر آدم ،گاهی یک آدم دیگر است  گاهی یک فکر و اعتقاد است  گاهی ایمان است  گاهی عادت روزانه است  گاهی کار است، گاهی یک جمع دوستانه است گاهی یک دورهمی خانوادگی است  گاهی یک باشگاه ورزشی است  گاهی چهار…
  • تو نباز...

  • درست همون لحظه که افکارت به بن بست رسیده درست همون لحظه که فکر میکنی  حالِ ادامه دادن نداری درست همون لحظه یه قلم و کاغذ بردار همه ی اولویت های زندگیت رو بنویس همه ی خواسته هاتو بریز رو کاغذ حالا پاشو بزن تو خیابون راه برو من اگه جای تو باشم میدوئم! یجوری بدو که انگار دارن دنبالت میکنن...! با استرس... با ترس... خوب به صدای قدم هات گوش کن به صدای قلبت تو داری حرکت میکنی! این یعنی زنده ای از یه…
  • نکند...

  •   غافلگیرم کردی  درست مثل شعر! در دلم نشستی  درست مثل عشق! و به من جانی تازه بخشیدی درست مثل جوانی! تعجب می کنم نکند تو آنی! نکند تو همانی!  
  • اوی حقیقی...

  •   روزی می رسد که معنایِ یک حسِ حقیقی را با تمامِ وجودت میفهمی آن روز قلبت جوری می زند که تا به حال سابقه نداشته می شنوی صدایِ تپیدنِ بی امانَش را یک حسِ حقیقی  عطرَش طعمَش دِلهُره هایَش فرق می کند آرامشت را نمی گیرد بلکه سراسرِ وجودت را در آرامشی دوست داشتنی حَل میکند ، آنقدر که لبخند هایَت عطرِ سیبِ سرخ می گیرد . برایِ او که واقعا "اویِ" زندگیِ توست  می توانی خودِ خودَت باشی خودِ …
  • تکیه گاه

  • وقتی که تکیه گاه کسی باشی نباید بلرزی نباید پایت سُر بخورد…. نه اینکه بترسی که خودت زمین می خوری، نه بترسی از اینکه کسی که به تو تکیه کرده زمین بخورد و بشکند
  • تو...

  •   ماجرای من و تو باور باورها نیست ماجرایی‌ست که در حافظه‌ی دنیا نیست   نه دروغیم ، نه رویا نه خیالیم ، نه وهم ذات عشقیم ، که در آینه‌ها پیدا نیست تو گمی در من و من در تو گم‌ ام   باورکن جز دراین شعر نشان و اثری از ما نیست   شب که آرام‌تر از پلک تو را می‌بندم با دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست…
  • اما...

  •   با هم باشید،  اما بگذارید در با هم بودن شما فاصله ای باشد و بگذارید نسیم در میان شما بوزد.......   یکدیگر را دوست بدارید، اما از عشق زندانی برای یکدیگر نسازید...   بگذارید عشق ، جایی،  در ساحل روحتان باشد.....   پیمانه های یکدیگر را پر کنید، اما از یک پیمانه ننوشید.....   از نان خود به یکدیگر ارزانی کنید، اما از یک قرص نان نخورید...   با هم بخوانید و برقص…