توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
داستان خوردن شير خطرناك است!
- تعداد نظرات : 2
- ارسال شده در : ۱۳۹۷/۱۲/۱۶
- نمايش ها : 205
جرج شصت ساله و مريض بود. او هميشه خسته بود، و صورت او هميشه قرمز بود. او از دكترها خوشش نميآمد، اما ماه گذشته همسرش به او گفت: احمق نشو، جرج. و برو پيش دكتر بروان.
جرج گفت: نه. اما هفتهي گذشته او بدتر شد و به دكتر رفت.
دكتر بروان او را معاينه كرد و به وي گفت: شما خيلي مينوشيد. ديگر مشروب ننوشيد، و شير بنوشيد.
جرج مشروب دوست داشت و شير دوست نداشت. او هميشه به همسرش ميگفت: من بچه نيستم!.
حالا به دكتر بروان نگاه كرد و گفت: اما دكتر، خوردن شير خطرناك است.
دكتر خنديد و گفت: خطرناك؟ خوردن شير چگونه ميتونه خطرناك باشه؟
جرج گفت: درسته، دكتر، سال گذشته يكي از بهترين دوستانِ منو كشت.
دكتر دوباره خنديد و گفت: چطوري؟ (چطوري اين كارو كرد)
جرج گفت: گاو افتاد روي اون.
نظرات دیوار ها
جرج... دمت گرم