توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
اصلا واسه اقایون مهم نیست(عاطفه.ش)
- تعداد نظرات : 30
- ارسال شده در : ۱۴۰۰/۰۶/۰۵
- نمايش ها : 406
مغز مردها پیمانهای طراحی شده !
▫️یعنی طراحیه بخش، بخش، یعنی اگر یکی از بخشها مشکلی براش پیش بیاد، به باقی داستان آسیبی وارد نمیشه! به زبان سادهتر، اینکه وقتی باهاش قهر میکنید میتونه بخوابه، به این معنی نیست که شما براش مهم نیستید به این معنیه که بخشی که مربوط به قهر کردن شماست، درکار بخشی که مربوط به خواب هست دخالت نمیکنه!
+ مثل مغز زنها نیست که یه بخش خودش و همهی بخشها و جهان هستی رو درگیر میکنه! پس خانمها ناراحت نشید و زندگیتونو بکنید چون ناراحتی شما اصلا واسه اقایون مهم نیست.
نظرات دیوار ها
سلام
لطف میکنید منبع این مطلبی که بعنوان بلاگ گذاشتین را ذکر نمایید.
بهتره بعضی مطالب را با ذکر منبع منتشر کنیم.
ممنون
همانطور که در ظاهر زن و مرد تفاوت زیادی دارند خداوند حتی در عبادت و نحوه وضو گرفتن و نوع پوشش آنها تفاوت قائل شده چه برسه به مغز آقایون که پارتیشن شده است
و هر بخش کار خودشو میکنه و دخالت نه در کار مغز میکنند نه در کار دیگر انسانها
شما ناراحت نشو آبجی از دست اخلاق آقایون
چ احساسی و چه عقلانی :)
و اینکه گفتید خوادخواهی کردین احتمالا تعادل بین این دو رو رعایت نکردین
تنها چیزی که میدونم و باورش دارم همینی هست که گفتی
تعادل بین عقل و احساس باید باشه!
و من این رو قبول ندارم
احساسیِ محض بودن، خودخواهی میاره
یعنی من حالم خوب باشه بقیه مهم نیستن!
آدمی که صرفا با احساسش پیش بره و مثلا فردی رو برای رابطه احساسی انتخاب کنه، در آینده همون شریک عاطفیش رو با احساسیِ محض بودنش آزار خواهد داد!
و من این رو قبول ندارم
پس در هر حال ما داریم طبق خلقتمون پیش میریم
چ احساسی و چه عقلانی
و اینکه گفتید خوادخواهی کردین احتمالا تعادل بین این دو رو رعایت نکردین
دقیقا کجاش سوالِ؟؟
پس با این حساب هر جا احساسی و طبق علایقمون عمل کردیم یعنی طبق خلقتمون پیش رفتیم!
نه خلقت ما ترکیبی از عقل و احساسِ، اما وقتی عقل خاموش میشه ما فقط به حال خودمون توجه داریم و اینجوری احساس پیشتازی می کنه
و من این رو قبول ندارم
یعنی
تا الان تقریبا رو علایق خودم زوم کردم و طبق احساسی بودنم پیش رفتم
و وقتی طرفین هر دو بر این باور باشند که خودخواهی درست و انسانی نیست
طبق توافق ِدو نفر، جوابِ مثبتی هم در کار نیست
:) :-*
یعنی
تا الان تقریبا رو علایق خودم زوم کردم و طبق احساسی بودنم پیش رفتم
و وقتی طرفین هر دو بر این باور باشند که خودخواهی درست و انسانی نیست
طبق توافق ِدو نفر، جوابِ مثبتی هم در کار نیست
:) :-*
از اونجایی ک فعلاتون در اولین جملات شروع بحث جمع بود من جملتون رو برای هر دو جنس در نظر گرفتم
پس با این حساب هر جا احساسی و طبق علایقمون عمل کردیم یعنی طبق خلقتمون پیش رفتیم!
من و ناقضم، همین الان یهویی
شما گفتید: تا الانشم کلی خودخواهی کردیم و طبق خلقتمون پیش رفتیم...
خواستم بدونم از جواب مثبت به بعد چطور با تغییر در اخلاقیات و کنار گذاشتن خودخواهی و پذیرش تفاوت ها میتونید یش برید با طرف، ک متوجه شدم:)
تا الانم کلی خودخواهی کردیم و طبق خلقتمون پیش رفتیم
یعنی
تا الان تقریبا رو علایق خودم زوم کردم و طبق احساسی بودنم پیش رفتم
و وقتی طرفین هر دو بر این باور باشند که خودخواهی درست و انسانی نیست
طبق توافق ِدو نفر، جوابِ مثبتی هم در کار نیست
مسئله اصلی چیزی غیر ازاینه
مسئله خود طرفین هستن که بتونن کنار بیان یا نه
توی مثالی که زدید ممکنه دونفر با اختلاف سنی زیاد، الان مشکلی نداشته باشن ولی یه مقدار آینده نگری و مصلحت اندیشی هم لازمِ
اگر مشکل این دو نفر تفاوتهای ظاهری شون از لحاظ سنی بود، در همون چند دیدار اول تکلیف مشخص میشد، یا مورد قبول بودن یا نه
ولی مشکل اصلی اینجا پذیرشِ تفاوت هاییِ که در سال های آینده خودش رو نشون خواهد داد و این فقط یه احتمال ضعیف نیست، بلکه کاملا ممکن و طبیعیِ
منم منظورم همین بود
شما گفتید: تا الانشم کلی خودخواهی کردیم و طبق خلقتمون پیش رفتیم...
خواستم بدونم از جواب مثبت به بعد چطور با تغییر در اخلاقیات و کنار گذاشتن خودخواهی و پذیرش تفاوت ها میتونید یش برید با طرف، ک متوجه شدم
مثلا ماهایی ک ب یه جمله مشاور میتونیم بسنده کنیم ک مثلا بگه شما اختلاف سنی خیلی زیادی دارید با خواستگارتون و اون تو این سن دنبال ارامش و شما تازه اول شر و شور
خب حرفای مشاور با توجه یه بررسی زوایا و پیچیدگیهای مغز و کلا رفتار هر دو جنس هستش ک کاملا بررسی شده هر چند قطعیتی در هیچ زمینه ای وجود نداره و این تفاوت ها رو خدا در وجود هر دو جنس گذاشته
حالا بگید ببینم چطور میتونید با توجه به حرفی ک زدین دهن مردم رو ببندید و از طرفی با تغییر اخلاقیات طبق خلقتتون پیش نرید و جواب مثبت بدین؟؟؟
دهن مردم چه باز باشه چه بسته، اصلا تو اولویت نیست
مسئله اصلی چیزی غیر ازاینه
مسئله خود طرفین هستن که بتونن کنار بیان یا نه
توی مثالی که زدید ممکنه دونفر با اختلاف سنی زیاد، الان مشکلی نداشته باشن ولی یه مقدار آینده نگری و مصلحت اندیشی هم لازمِ
اگر مشکل این دو نفر تفاوتهای ظاهری شون از لحاظ سنی بود، در همون چند دیدار اول تکلیف مشخص میشد، یا مورد قبول بودن یا نه
ولی مشکل اصلی اینجا پذیرشِ تفاوت هاییِ که در سال های آینده خودش رو نشون خواهد داد و این فقط یه احتمال ضعیف نیست، بلکه کاملا ممکن و طبیعیِ
حب کدوم جمله م اینو رد میکنه؟
مثال میزنم ک راحت تر جواب بدین
مثلا ماهایی ک ب یه جمله مشاور میتونیم بسنده کنیم ک مثلا بگه شما اختلاف سنی خیلی زیادی دارید با خواستگارتون و اون تو این سن دنبال ارامش و شما تازه اول شر و شور
خب حرفای مشاور با توجه یه بررسی زوایا و پیچیدگیهای مغز و کلا رفتار هر دو جنس هستش ک کاملا بررسی شده هر چند قطعیتی در هیچ زمینه ای وجود نداره و این تفاوت ها رو خدا در وجود هر دو جنس گذاشته
حالا بگید ببینم چطور میتونید با توجه به حرفی ک زدین دهن مردم رو ببندید و از طرفی با تغییر اخلاقیات طبق خلقتتون پیش نرید و جواب مثبت بدین؟؟؟
مثلا این اخلاقیات رو ک گفتید
ب نظرم ماهایی ک نمیتونیم از دیدگاه و حرف مردم چشم پوشی کنیم چجور میتونیم با تغییر اخلاقیات، با چیزی ک خداوند خلق و در وجودمون نهاده اونم براساس حکمت ک حتما ما هنوز بهش نرسیدیم و علمشو نداریم خودخواهیامون رو بذاریم کنار؟
منظور من این بود که
مثلا اگه خدا من رو موجودی احساسی خلق کرده
در کنارش این قدرت رو هم بهم داده که بتونم احساسم رو مدیریت کنم
قیچی دست بچه س، ما در تلاش میکنه بگیره ازش
بچه گریه میکنه اما مادر اینجا نباید احساسی عمل کنه و میگیره
آیا کسی این مادر رو میتونه سرزنش کنه؟؟ نه! بهترین مدیریت رو کرده
گرچه احساسش از گریه فرزندش جریحه دار شده اما، « بَعدی» رومیبینه که فرزندش از خطر نجات پیدا کرده
بله
حب کدوم جمله م اینو رد میکنه؟
تا الانشم کلی خودخواهی کردیم و طبق خلقتمون پیش رفتیم
دیگه بهتره به این جمله که سخت بهش معتقدم عمل کنم:
«اخلاق، ریسمانی ست که انسان ِآزاد، آن را داوطلبانه به دست و پای خود می بندد
تا دیگران در حضور او احساس امنیت کنند».
گاهی حرفمون با عملمون یکی نیس و خودمون خبر نداریم
مثلا این اخلاقیات رو ک گفتید
ب نظرم ماهایی ک نمیتونیم از دیدگاه و حرف مردم چشم پوشی کنیم چجور میتونیم با تغییر اخلاقیات، با چیزی ک خداوند خلق و در وجودمون نهاده اونم براساس حکمت ک حتما ما هنوز بهش نرسیدیم و علمشو نداریم خودخواهیامون رو بذاریم کنار؟
تا الانشم کلی خودخواهی کردیم و طبق خلقتمون پیش رفتیم
دیگه بهتره به این جمله که سخت بهش معتقدم عمل کنم:
«اخلاق، ریسمانی ست که انسان ِآزاد، آن را داوطلبانه به دست و پای خود می بندد
تا دیگران در حضور او احساس امنیت کنند».
ولی اخلاق و درک تفاوتهای خلقت لازم و ملزوم همن
جدی؟
چ جالب
بخواب آرام جان، ای بیدار در جانم
بخواب آرام، من امشب چو هر شب سخت هوشیارم
ببین بیدار بیدارم، شدم آن دختر عاقل، ک گفتی دوست میدارم
:هوف
تا الانشم کلی خودخواهی کردیم و طبق خلقتمون پیش رفتیم
دیگه بهتره به این جمله که سخت بهش معتقدم عمل کنم:
«اخلاق، ریسمانی ست که انسان ِآزاد، آن را داوطلبانه به دست و پای خود می بندد
تا دیگران در حضور او احساس امنیت کنند».
به نظرم آدم ها به مرور با شناختِ هم کم کم می تونن حال همدیگه رو تو این جور مواقع درک کنن
و فقط طبقِ خلقتشون عمل نکنن
هر کسی به اندازه درکش میتونه خودخواهی رو کنار بذاره و دیگری رو هم ببینه
شما طبق خلقتتون عمل کنید و راااحت بخوابید
بخواب آرام جان، ای بیدار در جانم
بخواب آرام، من امشب چو هر شب سخت هوشیارم
ببین بیدار بیدارم، شدم آن دختر عاقل، ک گفتی دوست میدارم
به نظرم آدم ها به مرور با شناختِ هم کم کم می تونن حال همدیگه رو تو این جور مواقع درک کنن
و فقط طبقِ خلقتشون عمل نکنن
هر کسی به اندازه درکش میتونه خودخواهی رو کنار بذاره و دیگری رو هم ببینه
قـهــر هـم بـا تــو خـوش است امـا بـرای آشـتـی
برای من به شخصه مهمه ولی از الکی قهر کردن بدم میاد
قهر اصلا خوب نیست
گفت و گو کردن مسالمت آمیز خوبه
خب خلقت آدم ها این شکلی هست اما
به نظرم آدم ها به مرور با شناختِ هم کم کم می تونن حال همدیگه رو تو این جور مواقع درک کنن
و فقط طبقِ خلقتشون عمل نکنن
هر کسی به اندازه درکش میتونه خودخواهی رو کنار بذاره و دیگری رو هم ببینه
این همه توضیح دادین آخرش دوباره برگشتین سر نقطه اول
واضح هم تو متن گفتید ک: به این معنی نیست که شما براش مهم نیستید
خب با این توضیحات شما براش مهمه ولی دست خودش نیس و خدا اینجور افریده اونا رو
واضح هم تو متن گفتید ک: به این معنی نیست که شما براش مهم نیستید