کمک کردن

جوانی بنام حسین در شهر مرودشت در استان فارس میرود میدانی که کارگران در آن می ایستند تا به کار بروند میگوید به سه کارگر نیاز دارند ولی بیشتر از سی هزار تومان برای یک روز کار به آنها نمیدهم خیلی ها عقب گرد میکنند و نمیروند ولی از میان آن همه کارگر سه نفر که نیاز مند بودند به ناچار برای سی هزار تومان همراه آن جوان میروند که کار کنند وقتی به زمین آن جوان میرسند حسابی مورد پذیرایی قرار میگیرند سپس یکی از کارگران میگوید که کار ما را بگویید تا کار کنیم حسین میگوید ما کاری نداریم که انجام بدهید فقط چند لحظه صبر کنید تا دستمزدتان را بیاورم بدهم پس از دقایقی آن جوان با 3 میلیون تومان پول نقد از خودرو خود پیاده میشود و به هر نفر از کارگران یک میلیون تومان میدهد و میگوید که این 3 میلیون پول کربلایم بود که انصراف دادم و شما که به خاطر سی هزار تومان مجبور شدید بیایید کار کنید حتما خیلی نیازمندید و این پول را به شما میدهم که شاید خدا هم از من راضی باشد.