متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


 اي کاش جان بخواهد معشوق جاني ما


تا مدعي بميرد از جان فشاني ما


گر در ميان نباشد پاي وصال جانان


مردن چه فرق دارد با زندگاني ما


ترک حيات گفتيم کام از لبش گرفتيم


الحق که جاي رشک است بر کامراني ما


سوداي او گزيديم جنس غمش خريديم


يا رب زيان مبادا در بي زياني ما


در عالم محبت الفت بهم گرفته


نامهرباني او با مهرباني ما


در عين بي زباني با او به گفتگوييم


کيفيت غريبي است در بي زباني ما


صد ره ز ناتواني در پايش اوفتاديم


تا چشم رحمت افکند بر ناتواني ما


تا بي نشان نگشتيم از وي نشان نجستيم


غافل خبر ندارد از بي نشاني ما


اول نظر دريديم پيراهن صبوري


آخر شد آشکارا راز نهاني ما

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


toya
ارسال پاسخ

سپاس.

shadi1357
ارسال پاسخ

بسیارزیبا
تشکرعزیزم

mona_rt
ارسال پاسخ

تشکر ازحضورتون

sarra2015
ارسال پاسخ

زیبا بود عزیزم
سپاس

saliiiiiii
ارسال پاسخ

بسیار زیبا.

arsham00
ارسال پاسخ

بسیار زیبا
ممنون...

0Arta
ارسال پاسخ

ممنون