توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
مچاله کرده
تمامی فرزندانش را،
خشکی آسمانی
که زمینش ترک ترک خورده ی,
لبان, انتظار,
بوسیدن, اشک است...
مگر می شکند دل سنگ
این آسمان
های آسمان
به غرش چشمان مغرور
خشکت مناز
که سینه ی پر درد زمینم
مالامال اشک است
ور نمی جوشد
دیگر نگاهی نیست
جنس دل خوش
با صفای نیست
دیگر از آن عاشقان استوار
گذرگاهی نیست
من
تنها
ریشه در بغل دارم
حوالی این سالهای خشکسالی
منتظر خواهم ماند...
"بامداد"
نظرات دیوار ها
ممنون بزرگوار
تشکر دوست عزیز
نظر لطف شماست بزرگوار...
عالی بود سپاس
تشکر عزیز...
متشکر بانو
تشکر