بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
تو آخرین قطاری هستی که شبانه روز سفر می کند
- تعداد نظرات : 0
- ارسال شده در : ۱۴۰۰/۰۷/۰۶
- نمايش ها : 124
دوست داشتنت را
از سالی به سال دیگری جابه جا می کنم
مثل دانش آموزی که مشقش را
در دفتری تازه پاک نویس می کند
صدای تو، عطرتو، نامه های تو
و شماره تلفن تو و صندوق پستی تو را هم منتقل می کنم
و می آویزمشان به کمد سال جدید
اقامت دائمی قلبم را به تو می دهم
تو را دوست دارم
و هرگز رهایت نمی کنم بر برگه تقویم آخرین روز سال
در آغوش می گیرمت
و در چهار فصل سال می چرخانمت
در زمستان کلاه پشمی قرمزی بر سرت می گذارم
که سردت نشود
و در پاییز، تنها بارانی ام را به تو می بخشم
بپوشش تا که خیس نشوی
و در بهار
رهایت می کنم تا بر چمن های تازه بخوابی
تا به صبحانه بپردازی
با گنجشک ها و ملخ ها
و در تابستان
تور کوچک ماهی گیری برایت می خرم
تا صدف ها و
مرغان دریایی و ماهیان بی نام را شکار کنی
تو را دوست دارم
و نمی خواهم تو را به خاطره های گذشته
و به حافظه قطارهای مسافربری پیوند دهم
تو آخرین قطاری هستی که شبانه روز سفر می کند
بر رگ های دستم
تو آخرین قطار منی
و من، آخرین ایستگاه تو
نخستین نظر را ایجاد نمایید !