متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


1373sasan
1373sasan
۱۳۹۲/۰۱/۲۵

دوباره آسمان این دل ابری شده .

دوباره این چشمهای خسته بارانی شده .

دوباره دلم گرفته است و شعر دلتنگی را برای این دل میخوانم.

میخوانم و اشک میریزم ، آنقدر اشک میریزم تا این اشکها تبدیل به گریه شوند.

در گوشه ای ، تنهای تنها و خسته از این دنیا .

دوباره این دل بهانه میگیرد و درد دلتنگی را در دلم بیشتر میکند.

خیلی دلم گرفته است ، مثل همان لحظه ای که آسمان ابری می شود.

خیلی دلم گرفته است ، مثل همان لحظه ای که پرنده در قفس اسیر است و

با نگاه معصومانه خود به پرنده هایی که در آسمان آزادانه پرواز میکنند

چشم دوخته است.

دلم گرفته است مثل لحظه تلخ غروب ، مثل لحظه سوختن پروانه ،

مثل لحظه شکستن یک قلب تنها .

دوباره خورشید می رود و یک آسمان بی ستاره می آید و دوباره این دل بهانه

میگیرد.

به کنار پنجره میروم ، نگاه به آسمان بی ستاره .

آسمانی دلگیرتر از این دل خسته .

یک شب سرد و بی روح ، سردتر از

این وجود یخ زده.

خیلی دلم گرفته است ، احساس تنهایی در وجودم بیشتر از همیشه است.

تنهایی مرا می سوزاند ، دلم هوای تو را کرده است.

دوباره این دل مثل چشمانم در حسرت طلوعی دیگر است.

آسمان چشمانم پر از ابرهای سیاه سرگردان است ، قناری پر بسته در

گوشه ای از قفس این دل نشسته و بی آواز است.

هوا ، هوای ابریست ، هوای دلگیریست.

میخواهم گریه کنم ، میخواهم ببارم .

دلم میخواهد از این غم تلخ و نفسگیر رها شوم .

اما نمی توانم…

دوباره دلم گرفته است ، خیلی دلم گرفته است،

اما کسی نیست تا با من درد دل کند ، کسی نیست سرم را بر روی شانه

هایش بگذارم

و آرام شوم… تو نیستی...
اولین 5+
خوش اومدی