متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    خرس مرا خورد

  • تعداد نظرات : 2
  • ارسال شده در : ۱۳۹۶/۱۱/۱۸
  • نمايش ها : 194

روزی روزگاری مردی برای دوستش تعریف میکرد

آره داشتم میرفتم شمال وقتی رسیدم به جنگلها هوس کردم

برم تو جنگل ماشین را زدم کنار و رفتم تو جنگل همینطور که داشتم

میرفتم یکدفعه دیدم جلوم سیاه شد نگاه کردم دیدم یه خرس جلوم

وایساده این هوا و زل زده به من ترس ورم داشت خدایا چیکار کنم

راه فرار نداشتم قدرت مقابله با خرس را هم نداشتم دیدم هیچ راهی نیست

وایسادم تا خرس منو خورد

طرف میگه خرس تورا خورد

میگه آره دیگه

میگه ولی تو که زنده ای و داری زندگی میکنی

میگه ...ای بابا چه زندگی آخه تو به این میگی زندگی

آب گرون برق گرون نون گرون گوشت گرون بیکاری

طرف میگه خیلی خب ..خیلی خب ...خیلی خب

تو درست میگی تو مرده ای

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


sadafi77777
ارسال پاسخ
خزان
ارسال پاسخ

عجب!!!