متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


قدرت مرکزی و چند مرکزی فرهنگی در امپراتوری هخامنشی

به نحو متمایزی اعمال نمونه های بهتر شناخته شده ثابت می کنند که فاتحان به لحاظ فرهنگی در صدد وحدت بخشیدن به متصرفات خود نبودند. برعکس، دیدیم که کوروش و کمبوجیه به اتکای برگزیدگان و سنن محلی هر ناحیه در راه تحمیل قدرت جدید تلاش می کردند. مثلاً، پارسیان نه در تلاش انتشار زبان خود بودند و نه مذهبشان و به کیشهای مختلف و پرستشگاههای محلی نیز بسیار حرمت می نهادند. هر قومی به تکلم به زبان خود و به کاربردن نظام نوشتاری خاص خود ادامه می داد. در بابل، بیانات کوروش به اکدی تنظیم و به خط میخی نوشته می شد. حداقل از زمان داریوش کتیبه های سلطنتی به سه زبان انشا می شد: پارسی، اکدی و عیلامی. وقتی کوروش فرمان خود را به نفع بازگشت یهودیان به اورشلیم صادر کرد، فرمان به عبری صادر و به آرامی ابلاغ شد. جز در چند مورد استثنایی، فقط پارسیان به پارسی سخن می گفتند، آیین پرستش خدایان پارسی را به جا می آوردند و سنن فرهنگی قوم - طبقه مسلط را حفظ می کردند. اما هدف کوروش و کمبوجیه در عین حال فرمانروایی غیر واقعی بر نوعی فدراسیون سست پایه از کشورهایی نبود که اهم امتیازات فرمانروایانه خود را حفظ کرده باشند. منطقاً نیز جز این نمی توانست باشد. چندزبانگی نوشته ها نیز به خودی خود هیچ محدودیتی برای اعمال قدرت پارس در شاهنشاهی پدید نمی آورد و به کاربرد آرامی، که به آرامی شاهنشاهی معروف بود و معمولاً مورد استفاده دیوانسراهای هخامنشی قرار می گرفت، محدود می شد. البته الواح تخت جمشید کمی بعد به عیلامی از اصطلاحهای فنی پارسی آکنده بود

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


Nafas21
ارسال پاسخ

جالب بود

mona_rt
ارسال پاسخ

جالب بود

afsoongar
ارسال پاسخ

جالب بود مچکرم

toya
ارسال پاسخ