متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    حکایت زن..

  • تعداد نظرات : 4
  • ارسال شده در : ۱۳۹۶/۰۹/۲۳
  • نمايش ها : 211


حکایت زن محکم و استوار همیشه دروغ بود ،

هیچ دختر بچه ای برای تبدیل شدن به زنی محکم و استوار زاده نمی شود . 

همگی به شاهزاده ای لوس شبیه اند که معصومانه رویا می بافند . 

سرنوشت است که آنها را جادوگر ، فتان و دلبر ، و یا زنی قوی و نیرومند میکند . 

قول هایی که فقط حرف بودند ، 

تقدیرهایی که نیمه کاره ماندند ، 

شادی هایی که اتفاق نیفتادند 

، مرگ ها ، 

جدایی ها ، 

به انسان نیرو می دهد .


و آن هنگام که رویاهای بافته شده با کارت های بازی چون قلعه ای سنگی فرو میریزد خداوند به انسان نیرو میدهد تا زیر آوار آنها له نگردد .


مادرم زن نیرومندی بود ،

من شیفته ی آن نیرو بودم ، 

تصور میکردم که هرگز به مانند او نخواهم شد ، اما متاسفانه شدم . 


اگر روزی صاحب دختری شوم 

آرزو میکنم به جای زنی نیرومند ، زنی شاد باشد

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


MahsaKM
ارسال پاسخ
Fereshteh
ارسال پاسخ

خیلی خوووب

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
ارسال پاسخ

زن های شاد را دوست دارم

زن هايی كه تمام قدمی ايستندولبخند ميزنند

زن هايی كه شادی های كوچک را

همه جا پخش ميكنند،اما در برابر

مشكلات خم نميشوند

قطعا دنيا بدون زن،

جای وحشتناكی است

Fateme2266
ارسال پاسخ

عـــالـــی