متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    :D

  • تعداد نظرات : 4
  • ارسال شده در : ۱۳۹۶/۰۵/۲۱
  • نمايش ها : 95


عصر وقتی مرد از سرکار اومد خونه زن سریع نامه ای که از قبل داخلش نوشته بود: من دیگه ازت خسته شدم و می خوام ازت جدا بشم و الان هم رفتم خونه ی بابام رو روی میز گذاشت و رفت زیر تخت مخفی شد تا عکس العمل شوهرش را ببینه. 


مرد خسته اومد دید همه جا خلوته زنش را صدا زد اما نبود یهو چشمش به نامه افتاد. اون رو برداشت و خوند و بعد ی جمله هایی روش نوشت و گذاشت سر جاش و گوشیشو از جیبش در آورد و زنگ زد و شروع به حرف زدن کرد:

سلام عزیرم خوبی من تازه رسیدم خونه. زنم رفته خونه باباش و من از شرش راحت شدم. من تا ده دقیقه دیگه آماده می شم و میام پیشت و گوشی را گذاشت توی جیبش و از خونه زد بیرون. 

زن با عصبانیت از زیر تخت اومد بیرون. داشت از شدت عصبانیت می ترکید. رفت سراغ نامه دید شوهرش نوشته پاهات از زیر تحت معلومه خوشگلم. من رفتم نون بخرم..

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


fateme96
ارسال پاسخ

shahab98 :
قشنگ بود {H}

از شما

fateme96
ارسال پاسخ

shadi1357 :
:D


شهاب
ارسال پاسخ

قشنگ بود

shadi1357
ارسال پاسخ