متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


گفتی که مستت میکنم پر زانچه هــستت میکنم گـــفتم چـــگونه از کجا؟ گفتی که تا گـفتی خودآ گفتی که درمــانت. دهم بر هـــــجر پـایـانت دهم گفتم کجا،کی خواهد این؟ گفتی صـــبوری باید این

آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من ای. عقل عقل عقل من ای جان جان جان من

در هوایت بی‌قرارم روز و شب سر ز پایت برندارم روز و شب روز و شب را هم چو خود مجنون کنم روز و شب را کی گذارم روز و شب جان و دل از عاشقان می‌ خواستند جان و دل را می‌سپارم روز و شب

دام دگر نهاده‌ام تا که مگر بگیرمش آنک بجست از کفم بار دگر بگیرمش آنکه به دل اسیرمش در دل و جان پذیرمش گر چه گذشت عمر من باز ز سر بگیرمش

دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی. باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


mona_rt
ارسال پاسخ
AZAD
ارسال پاسخ
toya
ارسال پاسخ

تشکر.