توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفته و بستری شد.
نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم مینالید.
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش میرفت واز درد چشم خود مینالید.
موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.
20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمان خود را گشود. همه تعجب کردند.
مرد گفت: " من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم."
نظرات دیوار ها
مچکر
مرسی
ممنون از نظرتون
خیلی قشنگ بودددد
مرسی
لایک