متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • حذف ناجوانمردانه . . .

  • به نقل از سايت باشگاه استقلال ، امير قلعه‌نويی سرمربی اين تيم بعد از شکست 2 بر يک مقابل الشباب عربستان در کنفرانس خبری اظهار داشت: متاسف هستم براي فوتبال آسيا، شما مطمئن باشيد که فوتبال آسيا با اين وضعيت داوري پيشرفت نخواهد کرد،چرا که مسئولان کنفدراسيون فوتبال آسيا عرب هستند و داور امروز هم عرب بود و اين فوتبال نيست ! قلعه‌نويی ادامه داد: اگر فوتبال آسيا مي‌خواهد پيشرفت کند، …
  • سـلطان غـم، گلایــه

  •       برای گفتن من ، شعر هم به گِل مانده نمانده عمری و صدها سخن به دل مانده صدا که مرهم فریاد بود زخم را به پیش زخم عظیم دلم خجل مانده از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم هر لحظه جز این دسته مرا مشغله ای نیست دیری است که از خانه خرابان جهانم بر سقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست در حسرت دیدار تو آواره ترینم هر چند که تا…
  • ننــه

  • نـنـه ... ! هــر چی بدبختی کشیدیــم گفتی "حکمت خداست" بــیـبــین ننــه ...  نیشونـــی این حکمتو بده برم در خــونش بگم دٍ لامصـــــــــــــب ،،، مشکلت با مـــن چیـــه آخه...؟؟؟!
  • گرگ درون

  •   گفت دانایی که: گرگی خیره سر، هست پنهان در نهاد هر بشر! لاجرم جاری است پیکاری سترگ روز و شب، مابین این انسان و گرگ زور بازو چاره ی این گرگ نیست صاحب اندیشه داند چاره چیست ای بسا انسان رنجور پریش سخت پیچیده گلوی گرگ خویش وی بسا زور آفرین مرد دلیر هست در چنگال گرگ خود اسیر   هر که گرگش را در اندازد به خاک رفته رفته می شود انسان پاک   وآن که با گرگش مدارا…
  • ...

  • عرب هرچه باشـد مــرا دشـمن است   کج اندیش و بد خوی و اهریمن است  
  • هرگز تسلیم نشو ...

  • هرگز تسلیم نشو ... سرباز پیاده در شطرنج اگر تا آخر ادامه دهد " وزیر " می شود !!!
  • سلطـان غـم، یـاور همیشـه مومن...

  •       ای به داد ِ من رسیده  تو روزای ِ خود شکستن  ای چراغ ِ مهربونی  تو شبای ِ وحشت ِ من    ای تبلور  ِ حقیقت توی ِ لحظه های ِ تردید تو منو از شب گرفتی تو منو دادی به خورشید   اگه باشی یا نباشی برای ِ من تکیه گاهی برای ِ من که غریبم تو رفیقی، جون پناهی   ناجی ِ عاطفه ی ِ من شعرم از تو جون گرفته رگ ِ خشک ِ بودن ِ من از تن ِ تو خون گرفته  …
  • سـلطان غـم، پرنـده ی مهـاجر

  • ای پرنده ی مهاجر ، ای پر از شهوت رفتن فاصله قد یه دنیاست ، بین دنیای تو و من تو رفیق شاپرک ها ، من تو فکر گلمونم تو پی عطر گل سرخ ، من حریص بوی نونم دنیای تو بی نهایت ، همه جاش مهمونی نور دنیای من یه کف دست ، رو سقف سرد یک گور من دارم تو ادمک ها میمیرم ، تو برام از پری ها قصه میگی من توی حیله ی وحشت میپوسم ، برام از خنده چرا قصه میگی کوچه پس کوچه ی خاکی ، در و دیوار شکسته آدمای روستایی ، …
  • حواست باشه...

  • حواست باشه با کی "دست" میدی ! وگرنه همه چیتو از "دست" میدی
  • می گذرد...

  • عارفی را پرسیدند: روی نگین انگشترم چه حک کنم که وقتی شادم به آن بنگرم و هر وقت غمگین هستم به آن نظر کنم.. گفت حک کن : می گذرد