متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    «مرگ بر...»

  • تعداد نظرات : 0
  • ارسال شده در : ۱۳۹۱/۰۹/۱۴
  • نمايش ها : 274

آقای ناظم ساده تر از ملانصرالدین ما، تو میکروفون پرسید: کی می دونه پایتخت آمریکا کجاس؟ داد زدیم: واشنگتن!!! >گفت: یه مرگ بر آمریکایی بگین که تو واشنگتن بشنون! >ما هم یه دادی می کشیدیم که فتق و حلقوممون به لطف رب العالمین سالم موند. >آقای ناظم پرسید: کی می دونه حرم آقا امام حسین (ع) کجاس؟ >ما داد کشیدیم: کربلا! >گفت: حالا یه صلوات بفرستین که آقا تو کربلا بشنون! >ما هم یه فریادی می کشیدیم >که این بار قالبمون در خطر تهی شدن قرار می گرفت. >گذشت اون روزا. خیلی طول کشید تا بفهمیم لس آنجلس تاریخ مجسم سینماس، نیویورک مخوفه و باحاله، لاس وگاس پرزرق و برقه، نیو اورلینز مهد موسیقیه و...یاد گرفتیم باید از اون همسایه هایی که ساعت هفت صبح فریاد نکرۀ بی فایدۀ ما بیدارشون می کرد عذرخواهی کنیم.یاد گرفتیم به هر کس و ناکسی نگیم «برو بمیر! مرگ بر تو!»ولی هنوز کسی نمی دونه، آیا اونایی که تو واشنگتن و کربلا صدامونو شنیدن، فهمیدن کی هستیم؟ واشنگتنیا فهمیدن که تو دل این بچه های ده، یازده ساله هیچی نبوده؟چرا فکر نکردیم به جای این حرفا داد بزنیم: مرگ بر بی سواد و بی سوادی! مرگ بر عقب افتاده و عقب افتادگی! مرگ بر عقده و عقده ای! مرگ بر خونریزی! مرگ بر خشن و خشونت! مرگ بر اونی که بیخودی می گه «مرگ بر...»!ای مرگ بر اونی که به جای عشق و محبت و کنجکاوی یاد بچه ها دادن، «مرگ بر...» یادشون داد و خودکار لای انگشتاشون گذاشت و به خاطر دویدن تو حیاط به پدر و مادرشون زنگ زد و محیط خونشون رو تلخ کرد....

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !