متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    هم دانشگاهی

  • تعداد نظرات : 3
  • ارسال شده در : ۱۳۹۶/۰۳/۰۷
  • نمايش ها : 205


از رو به روم رد شد..


جوراب هاش از کنار جیب شلوار سورمه ای رنگش اویزون بود و از دستاش قطره های آب میچکید..


عادتش بود..


همیشه یک ربع مونده به اذان وضو میگرفت و
پاتوقش نماز خونه دانشگاه بود...


خیلی دلم میخواست بفهمم چیکار میکنه..


از اولین روزی که دلبستش شده بودم..
هنوز نشده بود که چشمهاش رو مستقیم نگاه کنم..


نسبت به بقیه....اصلا توی یک دنیای دیگه ای بود..


تصمیمم رو گرفته بودم و میخواستم به خواستگاریش جواب مثبت بدم..


هر کی ازم میپرسید چرا؟
میگفتم میدونی.. ادمی که سر قول و قرارهاش با خدا وایمیسته... پای بندشم می مونه...


اونی که با خدا معامله میکنه...خدام پشتشو داره...


همونجوری که اون
شب خواستگاری
به پدرم گفت..


مهم اینه خانوم حجب و حیا داشته باشه... جهیزیه و ادامه تحصیل و اینا رو خدا خودش درست میکنه...


اونی که الگوش فاطمه زهرا باشه..تو زندگی کم نمیاره...


#فاطمه_بهار


#ازین_عشقای_خدایی_واسه_همتون_ارزو_میکنم.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


behbodhassani27
ارسال پاسخ

ممنون

samaye1374
ارسال پاسخ

بسیار زیبا سپاسگزارم.

khoobyar
ارسال پاسخ

عالی