متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


 

شعر خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد
نخواست او به منِ خسته بی‌گمان برسد

 

 شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت

کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد؟

 چه می‌کنی اگر او را که خواستی یک عمر

به راحتی کسی از راه ناگهان برسد …

 رها کنی، برود، از دلت جدا باشد

به آنکه دوست‌ترش داشته … به آن برسد

 رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند

خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد

 گلایه‌ای نکنی بغض خویش را بخوری

که هق هق تو مبادا به گوششان برسد

 خدا کند که … نه! نفرین نمی‌کنم که مباد

به او که عاشق او بوده‌ام زیان برسد

 خدا کند فقط این عشق از سرم برود

خدا کند که فقط زود آن زمان برسد

 

 (نجمـــه زارع)

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


Marj_bnooo
ارسال پاسخ

arash66 :
{h} {g}

ممنونم از نگاهتون


Marj_bnooo
ارسال پاسخ

SAHARAZAD :
زیبا {59}

ممنونم بانو جان


آرش
ارسال پاسخ
AZAD
ارسال پاسخ

زیبا

Marj_bnooo
ارسال پاسخ

ALi_213 :
لايك

مچکــــرم

ALi_213
ارسال پاسخ

لايك