توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
نمیدونم چرا اونی که همیشه عاشق تره ضربه میخوره فاز غم پشت قلبمه که ضربه میزنه به قلبم هیچکس نمیددنم قلبم درد میکنه هر روز که میگذره بخدا داغون تر میشم شاید کسی به حرفام توجه نکنه ولی این حرفام حرفای دلمه چشماش نشونم بود که اونم از دست دادم به قلبم افتخار میکنم اخه هم قلبمو شست هم قلبشونو شکستم بازم مثل همیشه سردرد میگیرم دیگه اون ادم سابق نیستم شاید اون خیلی بهتر از من بود همیشه تو زندگی مشکل دارم که مشکلاشم از بین رفتو زنگیم سیاه شد هنوز منو ندیدید که بفهمید چجوری داغون داغونم قلبم پر احساس بود بی احساس شد قلبم قلب یکو دوست داشت که از دست دادش انگاری خوبی هام تبدیل به بدی شده انگار دیگه قلبم افت کرده که احساس نداره کسی نیست که تو رندگیش درد نداشته باشه غصه نداشته باشه قلب یه چیز خیلی نازکه که زود میشکنه مثل یه لیوان که وقتی انداختیش زمین تیکه تیکه میشه که مثل اول نمیشه کی داشت حس عاشقی رو کی فهمید عشق واقعی چیه بعضی وقتی با خودم حرف میزنمو گریه میکنم یاد اون روزایی افتادم که سلطان احساس بودم سلطان عشق بودم ولی الان شدم تکو تنها یعنی میشه مثل قبل بشم یعنی میشه اون ادم قبلی بشم که خودشو به خاطر عشقش میکشت؟؟چی میشه تو عشق رسمش نباشه خیانت چی میشه هر عشقی عاقبت داشته باشه چرا کسی فکر کسی نیست دلم هواتو داشت دیدی چجوری شد داغون شد اره داغون شد...
نظرات دیوار ها
ارسال پاسخ
پاسخ با نقل قول
ارسال پاسخ
پاسخ با نقل قول
ارسال پاسخ
پاسخ با نقل قول
ارسال پاسخ
پاسخ با نقل قول
ارسال پاسخ
پاسخ با نقل قول