متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


 

 

روزی گذشت پورشه ای از گذر گهی

فریاد و آه ناله ز هر ڪوی و بام خاست

 

پرسید زان میانه یڪی ڪودڪ فقیر

این اسب ڪیست مادرم این اسب پادشاست؟

 

آن یڪ جواب داد چه دانیم ما ڪه چیست

پیداست آنقدر ڪه الاغی گرانبهاست

 

نزدیڪ رفت پیرزنی گوژپشت و گفت

این خر گمان کنم ڪه خر مایه دارهاست

 

ڪودڪ به گریه گفت برایم نمی خری؟

این اسب با ڪلاس و نجیب است و سربراست

 

مادر به گریه گفت عزیز این ڪه اسب نیست

این پول نفت ماست ڪه در جیب اغنیاست

 

ما را به حرفهای قشنگی فریفتند

گفتند پول نفت سر سفره شماست

 

ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم 

رو شکر ڪن پراید اگر زیر پای ماست

 

16ムℓɨ

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


shadi1357
ارسال پاسخ
16ali
ارسال پاسخ

SAHARAZAD :
کسب پول حلال در زندگی توفیق میخواد
تشکر عالی :)

سپاس گذارم

AZAD
ارسال پاسخ

کسب پول حلال در زندگی توفیق میخواد
تشکر عالی