متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


وقتی یکم قـــدت بلند میشه؛میشنوی از اطرافیان که بزرگ شدی،سنت هم که کم کم میره بالا همین رو میشنوی...
بعضیام این وسط میگن نه؛بزرگی رو توی سن و قامت انسانها نمیبینن،بلکه معیارشون رو عقل آدماست...
گرچه اینا همه حرفه و هرکی تو شرایط خاصی یکی از این نظرا رو داره...
اما فکر میکنم بزرگی نه تو عقل و نه تو سن و قد و قامت و نه حتی تو کلام این آدماست...
بـــزرگی تو رفتار و منش انسان هاست...وچه انــدک اند ایــن قسم انسان هــای بـــزرگ...

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


behbodhassani27
ارسال پاسخ

zeytoon1 :
لایک

لایک به حضورتون داش مهدی

behbodhassani27
ارسال پاسخ

arsham00 :
{h}


zeytoon1
ارسال پاسخ

لایک

arsham00
ارسال پاسخ
behbodhassani27
ارسال پاسخ

nnn :
صحیح

ممنون از حضورت نازنین خانم

nnn
ارسال پاسخ

صحیح

behbodhassani27
ارسال پاسخ

Nasim74 :
اگه نیستن و کمن حداقل سعی کنیم ما رفتارمونو ازاونا الگو بگیریم که نسل بعدی نگن کلا نیس همچین ادمایی

دقیقا نسیم جانم
لایک

Nasim74
ارسال پاسخ

اگه نیستن و کمن حداقل سعی کنیم ما رفتارمونو ازاونا الگو بگیریم که نسل بعدی نگن کلا نیس همچین ادمایی

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
ارسال پاسخ

behbodhassani27 :
لایک به حضورت شیرین جان

قربانت

behbodhassani27
ارسال پاسخ

manam :
درسته{h}

ممنون دوست گرامی

behbodhassani27
ارسال پاسخ

Amineh :
عالی عالی عالی
لایک
لایک لایک

لایک به حضورت شیرین جان

behbodhassani27
ارسال پاسخ

mahyar145 :
ی نفر از کوچه دلم رد شدش

مرا خواند دستای بسته ام را باز نمود

او مرا صدا نمود روح را پرواز یاد بداد

ی نفر از شب سیاهم سحر را نشانم دادش

او مرا بینایی بداد

نفس هایم را جان تازه ای بخشید

ی نفر شهر رو نشونم دادش

صدای پاشو ارامش قلبم کرد

دیدنش رو ارزوم کرد

دلتنگی چشماشو حسرتم کرد

کوچه به کوچه شهر به شهر می جویم او را

راه می روم بی او تا که به خدایم بازگردم

ممنون دوست عزیز

مريم
ارسال پاسخ

درسته

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
ارسال پاسخ

عالی عالی عالی
لایک
لایک لایک

mahyar145
ارسال پاسخ

ی نفر از کوچه دلم رد شدش

مرا خواند دستای بسته ام را باز نمود

او مرا صدا نمود روح را پرواز یاد بداد

ی نفر از شب سیاهم سحر را نشانم دادش

او مرا بینایی بداد

نفس هایم را جان تازه ای بخشید

ی نفر شهر رو نشونم دادش

صدای پاشو ارامش قلبم کرد

دیدنش رو ارزوم کرد

دلتنگی چشماشو حسرتم کرد

کوچه به کوچه شهر به شهر می جویم او را

راه می روم بی او تا که به خدایم بازگردم