متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


baharr
baharr
۱۳۹۳/۰۴/۱۶

mahan1373 :
انی سلم لمن سالمکم
دارم سعی می کنم لااقل از آن "بد" هایی باشم
که " خوب" ها را دوست دارند.!

عالی بود.مرسی

baharr
baharr
۱۳۹۳/۰۴/۱۶

mahan1373 :
انی سلم لمن سالمکم
دارم سعی می کنم لااقل از آن "بد" هایی باشم
که " خوب" ها را دوست دارند.!

عالی بود.مرسی

amin36
amin36
۱۳۹۳/۰۱/۱۵

سیزدتون بدر
دشمناتون در به در
رفقاتون گل به سر
گرفتاریاتون زود بدر
خوشیهاتون هزار برابر

peyman6969
peyman6969
۱۳۹۳/۰۱/۱۵

دل ما پول کلان خواهد و پیداست که نیست
در جهان نیز همان باب دل ماست که نیست
محنت و رنج نمی خواهم و پیداست که هست
ثروت و گنج دلم خواهد و پیداست که نیست !

Nazy
Nazy
۱۳۹۳/۰۱/۰۹

بچه بودم ، هروقت بابام پشت فرمون مينشست ، واسم سوال بود که
چرا به ملت فحش ميده
از وقتي گواهي نامه گرفتم ، واسم سوال شده که چرا اينقد کم فحش ميداد ؟

mahan1373
mahan1373
۱۳۹۳/۰۱/۰۸

می خواستم هر هفته از شما یادی کنم ...

اما هفته ها و ماهها گذشت ولی عطر یادتان به سراغم نیامد ؛

افسوس که نمیدانستم؛ حتی از خوبان یاد کردن هم لیاقت می خواهد ...

mahan1373
mahan1373
۱۳۹۳/۰۱/۰۸

انی سلم لمن سالمکم
دارم سعی می کنم لااقل از آن "بد" هایی باشم
که " خوب" ها را دوست دارند.!

alireza1487
alireza1487
۱۳۹۲/۱۱/۳۰

گـل یا پــوچ؟

دستتــــــ را باز نکن، حســم را تباه مکــن

بگذار فقط تصــــــور کنم ..

که در دستانتــــ

برایـــم کمی عشق پنهـــان است ..

.............................

بلاگ جدیدم : تمـام “زندگـ ے ام” ...

http://www.hamkhone.ir/member/592/blog/view/88148/

دوست عزیزم ، ممنون میشم ببینی و نظرگلت رو هم بنویسی

arash4
arash4
۱۳۹۲/۱۰/۰۶

+5

mahan1373
mahan1373
۱۳۹۲/۱۰/۰۲

ای کربلا به قافله کربلا ببین
حال مسافران به درد آشنا ببین
ما زائران خون خداییم کربلا
بر کاروان زائر خون خدا ببین
سوغات درد و خون جگر ارمغان ماست
احوال ما ز وضع پریشان ما ببین
من زینبم که درد چکد از نگاه من
در هر نگاه شعله چندین بلا ببین
رویم کبود و دست کبود و بدن کبود
یاس کبود گر که ندیدی مرا ببین
اطفال را به گردن و بازو و دست و پا
آثار تازیانه و بند جفا ببین
هر یک کنار قبر شهیدی کند فغان
هر بلبلی کنار گلی در نوا ببین
از سجده های نیمه شب و خطبه های روز
بشکسته ایم پشت ستم را بیا ببین
هر جا کنند فتح، گذارند یک سفیر
وین رسم تازه نیست، بود هر کجا ببین
ما نیز بر رقیه سپردیم کار شام
تا او کند سفارت عظما به پا ببین