متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


saeedcj
saeedcj
۱۳۹۲/۰۴/۱۲

بیایید در انتخاب دوستان خود تجدید نظر کنیم،

بعضی ها لیاقت نگاه کردن هم ندارند

چه برسد به اینکه دوستت باشند
saeedcj

мя_κıпɢ
мя_κıпɢ
۱۳۹۲/۰۴/۱۱

+5

ALi_213
ALi_213
۱۳۹۲/۰۴/۱۱

ظالم باشی بهت میگن حیوون! مظلوم باشی میگن حیوونی!

ebi32366
ebi32366
۱۳۹۲/۰۴/۱۱

گاهی وقتش نمیرسد

گاهی از صبر خسته می شوی

گاه منتظری که بیاید

گاهی دلت برای ... قدیمها تنگ میشود

گاهی رابطه ها شکل عوض میکنند

یا در گذشته!! یا در آینده!!

چه فرقی میکند؟!!! بیچاره حالمان که مدام خراب دیروز و فردا میشود

ALi_213
ALi_213
۱۳۹۲/۰۴/۱۱

وقتی میگویی دوستت دارم اول روی این جمله فکر کن،

شاید نوری را روشن کنی که خاموش

کردن آن به خاموش کردن او ختم شود...

alireza1487
alireza1487
۱۳۹۲/۰۴/۱۱

لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو “شام آخر” دچار مشکل بزرگی شد:

می بایست “نیکی” را به شکل "عیسی” و “بدی” را به شکل “یهودا” ،

یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر می کرد.

او کار را نیمه تمام رها کرد تا مدل‌های آرمانی‌اش را پیدا کند.

روزی در یک مراسم همسرایی, تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از جوانان همسرا یافت.

جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهره اش اتودها و طرح‌هایی برداشت.

سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریباً تمام شده بود ؛

اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود.

کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار می آورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند.

نقاش پس از روزها جست و جو , جوان شکسته و ژنده پوش مستی را

در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا کلیسا بیاورند ,

چون دیگر فرصتی بری طرح برداشتن از او نداشت.

گدا را که درست نمی فهمید چه خبر است به کلیسا آوردند،

دستیاران سرپا نگه‌اش داشتند و

در همان وضع داوینچی از خطوط بی تقوایی، گناه و خودپرستی

که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری کرد.

وقتی کارش تمام شد گدا، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود،

چشمهایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید،

و با آمیزه ای از شگفتی و اندوه گفت: “من این تابلو را قبلاً دیده ام!”

داوینچی شگفت زده پرسید: کی؟! گدا گفت: سه سال قبل،

پیش از آنکه همه چیزم را از دست بدهم.

موقعی که در یک گروه همسرایی آواز می خواندم ,

زندگی پر از رویایی داشتم، هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهره عیسی بشوم!

“می توان گفت: نیکی و بدی یک چهره دارند ؛

همه چیز به این بسته است که هر کدام کی سر راه انسان قرار بگیرند.”

پائولو کوئیلو

farhad_k
farhad_k
۱۳۹۲/۰۴/۰۵

ما زندگی رو بوسیدیم گذاشتیم کنار...
حالا ول کن نیست..میره و میاد میگه:
یه لب بده:/
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ:}}

Mohamad73
Mohamad73
۱۳۹۲/۰۴/۰۵

✯❤♡☆❤☆♡★♡✯❤♡☆❤☆♡★♡✯❤☆♡★♡✯❤✯❤☆♡★♡✯❤★♡✯❤

چـِـقَـدر مـُـتِـفاوِتــــ انـد آدمـــــ ـهـا . . .

عِـشقـــ بـَراﮮ یـِکـﮯ دِلـ ـگـَرمـﮯ . . .

و بـَراﮮ دیـگـَرﮮ سـَرگـَرمـﮯ . . .


......................................................................
http://www.hamkhone.ir/member/1785/blog/view/31552/
......................................................................

ᄽᄽᄽධღ ❺✦ ღධᄿᄿᄿ
▁▔▁▔◥ⓜ.ⓖⓗ◤▔▁▔▁

✯❤♡☆❤☆♡★♡✯❤♡☆❤☆♡★♡✯❤☆♡★♡✯❤✯❤☆♡★♡✯❤★♡✯❤

Mehhhrlovli
Mehhhrlovli
۱۳۹۲/۰۴/۰۵

▌▀5+▄▐

asemani
asemani
۱۳۹۲/۰۴/۰۵

بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی .
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی .
شاکی بشی ولی شکایت نکنی .
گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن . . .
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری
خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری !
خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی .