متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


mehdi10001
mehdi10001
۱۳۹۷/۰۴/۱۱

در حضور واژه های بی نفس
صدای تیک تیک ساعت را گوش کن
شاید مرهم درد ثانیه ها را پیدا کنی



ببین اندام تنهاییم را
که در لحظه های خاکستری
در انتظار طلوع خورشید است



این شب چشم های من خسته است
گاهی اشک ، گاهی انتظار
این سهم چشم های من است



نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

rayan_send
rayan_send
۱۳۹۵/۰۹/۰۸

عاشق باش بر قبیله آفتابگردان ها که قبله نمای خورشیدند
و همیشه رو به سوی او می سایند و
چنانچه قدمی افرازند برای دیدن نور می باشد و نه از روی تکبر

4 = 5+