توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
درد تنهایی
- دگر از درد تنهایی، به جانم یار میبایددگر تلخ است کامم، شربت دیدار میباید ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصحنصیحت گوش کردن را دل هشیار میباید مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزیکه میگفتم: علاج این دل بیمار میباید بهائی بارها ورزید عشق، اما جنونش رانمیبایست زنجیری، ولی این بار میباید شیخ بهایی…
دوست دارم
- خیلی وقته دلم میخواد بگم دوستت دارم بگم دوست دارم بگم دوست دارم از تو چشمای من بخون که من تورو دارم فقط تو رو دارم بیتو کم میارم نبینم غمو اشکو تو چشمات؟ نبینم داره میلرزه دستات نبینم ترسو توی نفس هات ببین دوست دارم منم مثله تو با خودم تنهام منم خسته از تموم دنیام منم سخت میگذره همه شب هام ببین دوست دارم ببین دوست دارم دوست دارم وقتی که چشماتو میبندی با من به درد های این دنیا میخندی آروم میشم بگی …
عشق
- زندگي به من آموخت چگونه اشک بر يزم ... اما اشک به من نياموخت چگونه زندگي کنم ...زندگي به من آموخت درد و رنج چيست ... ولي به من نياموخت چگونه تحملش کنم ...زندگي به من آموخت بي صدا گر يستن را ...پس تا هست زندگي بايد کرد ...تا عشق هست ... عاشقي بايد کرد …تا دوستي هست ... دوست بايد داشت …تا دل هست ... بايد باخت …تا اشک هست ... بايد ر يخت... تا لب هست ... بوسه بايد زد…تا بوس…