متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


عکس و تصویر نمی دانم به استقبالت آمده ام یا قرار است بدرقه ات کنم ... هیچ وقت ...

نمی دانم به استقبالت آمده ام یا قرار است بدرقه ات کنم ... هیچ وقت نفهمیدم که چرا باید منتظر چیزی باشم که بودن و نبودنش فرقی ندارد.
حالا به گلدان ها آب داده ام، چای دم کرده ام، و برایم فرقی ندارد چایم را تنها بنوشم یا منتظر صدای زنگ در باشم.
هنوز فرصت داری تا کنارم به یاد آن چیزی بیفتی که ترا از این همه تکرار جدا می کند.
باز هم صبر می کنم.... تو بی من تا ابد بی سرانجام می مانی... گلدان های کوچکم، به تو عادت دارند.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !