متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    موافقی ؟!

  • تعداد نظرات : 4
  • ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۹/۰۷
  • نمايش ها : 115

قرار بود با سواد شویم
یک عمر صبح زود بیدار شدیم...
لباس فرم پوشیدیم...
صبحانه خورده و نخورده...
خواب و بیدار...
خوشحال یا ناراحت ...
با ذوق یا به زور...
راه افتادیم به سمت مدرسه
قرار بود با سواد شویم
روی نیمکت های چوبی نشستیم
صدای حرکت گچ روی تخته ی سبز رنگی که می گفتند
سیاه است را شنیدیم
با زنگ تفریح نفس راحت کشیدیم
و زنگ آخر که می خورد
مثل یک پرنده که در قفسش باز می شود
از خوشحالی پرواز کردیم
قرار بود با سواد شویم
بند دوم انگشت اشاره مان را زیر فشار قلم له کردیم و مشق نوشتیم
به ما دیکته گفتند
تا درست بنویسیم
گفتند
از روی غلط هایت بنویس
تا یاد بگیری،
ما نوشتیم و یاد گرفتیم
قرار بود با سواد شویم
از شعر گفتند...
از گذشته های دور گفتند...
از مناطق حاصل خیز گفتند...
از جامعه گفتند...
از فیثاغورث گفتند ...
از قانون جاذبه گفتند...
از جدول مندلیف گفتند...
استرس...
ترس...
نگرانی...
دلهره...
حرف مردم...
شب بیداری و تارک دنیا شدن
کنکور شوخی نداشت...
باید دانشجو می شدیم...
قرار بود با سواد شویم
دانشگاه و جزوه و کتاب و امتحان و نمره و معدل...
تمام شد
تبریک ...
حالا ما دیگر با سواد شدیم

اما.... زندگی از یادمان رفت

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


mona_rt
ارسال پاسخ
AZAD
ارسال پاسخ
hesammo
ارسال پاسخ

دقیقا

negar1010
ارسال پاسخ

واقعا....اخرشم هیچ و پوچ...