متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    مراحل دانشگا...

  • تعداد نظرات : 5
  • ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۸/۱۷
  • نمايش ها : 83

لو سلام مامانی. منم هوشنگ. 

وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه. وای خدا خوابگاه رو بگو. 

وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای

این مملکت توش خوابیدن - و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده – تنم مور

مور میشه...

راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه

بغلیمونه.

دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشس! 

لامسب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!!

پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان!



ترم دوم (ترم عاشق شدگی):

آه ای مریم. ای عشق من. همه زندگی من.

می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.

می خواهمت با تمام وجود عزیزم.

همه پول و سرمایه من متعلق به توست.

بدون تو این دنیا رو نمی خوام. کی میشه این درس من تموم شه تا بیام بات ازدواج کنم...
ا

مروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در

کلاس می درخشیدی تماشا می کردم...



ترم سوم (ترم افسردگی):

الو مامان سلام.

مریم منو ول کرد و گذاشت رفت! 

مامان جون افسرده شدم اولین عشقم بود دارم میمیرم از غصه.

ای خدا بیا منو بکش راحتم کن.

مامان من این زندگی رو نمی خوام.....


ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی):

الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟

منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟ 

دلم تنگ شده واست. گنجشک کوچولوی من. بیا ببینمت قربونت برم...

مهشید جون من پشت خطی دارم. مامانمه. بعداً بت زنگ میزنم.......

الو به به سلام چطوری ندا جون؟

آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم... 

پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟ 

به خدا منم دلم یه ذره شده واست. 

باشه عزیزم فردا ساعت 11 پارک پشت دانشکده دارو....



ترم پنجم (ترم مشروطه گی):

الو سلام استاد! 

قربون بچه ات! دارم مشروط میشم، 2 نمره بم بده.

به خدا دیشب بابابم سکته کرد، مرد. 

مامانم هم از غصه افتاد پاش شکست الان تو آی سی یو بستریه. 

منم ضربه روحی خوردم دچار فراموشی شدم اصلاً شما رو هم یادم نمیاد ....

قول میدم جبران کنم....



ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) :

الو مامان من خونه می خوام! 

راستی اون 50 تومنی که 3 روز پیش فرستادی تموم شد.

دوباره بفرست.خرج پروژه ام شد!!!


ترم هفتم (ترم پاتوقیده گی):

سلام داش مصی! 

حاجی دمت گرم امشب بساز ما رو ....

از اون پنیر شیرازیای ردیف بیار که مهمون دارم.


3
 صوت هم آیس بیار می خوایم فضا پیمایی کنیم... نوکرتم.... آقایی



ترم هشتم (ترم فارغ التحصیلگی):

الو سلام خانم.

واسه این آگهی که توی روزنامه دادید تماس گرفتم.

فرموده بودید آبدارچی با مدرک لیسانس و روابط عمومی بالا....

 

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


mona_rt
ارسال پاسخ

عالی

hesammo
ارسال پاسخ

عالی

0Arta
ارسال پاسخ

saliiiiiii :
خو رنگش نگاه نکن ...خخخخ

چشم درد گرفتم

رنگ نزاری بهتره ها

saliiiiiii
ارسال پاسخ

خو رنگش نگاه نکن ...خخخخ

0Arta
ارسال پاسخ

هههه

ممنون

فقط رنگش جالب نبود