متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • عید سعید قربان مبارک

  • بندگی کن تا که سلطانت کنند … تن رها کن تا همه جانت کنند خوی حیوانی سزاوار تو نیست  … ترک این خو کن که انسانت کنند چون نداری درد، درمان هم مخواه  … درد پیدا کن که درمانت کنند بنده ی شیطانی و داری امید … که ستایش همچو یزدانت کنند؟! سوی حق نارفته چون داری طمع؟ … همسر موسی بن عمرانت کنن شکر و تسلیم سليمانیت کو؟ … ای که می خواهی سلیمانت کنند از چَهِ ش…
  • یه روز خوب میاد بی بهونه...

  • دوه دوه دوه دوه دو بوم بوم بوم (4) یه روز خوب میاد بی بهونه اروم اروم تو خنده جا نمونه  یه حرفایی داریم شنیدنیه یه حسایی داریم نگفتنیه دنیای ما مثل هندوونس یه تیکه ایش کجاست توی خندوونس همه ی ادما هم دونه هاشن میتونن با یه بشکن از جا پاشن دوه دوه دوه دوه دو بوم بوم بوم حرفای فلسفی رو عامیانه میرسونیم به گوشو صادقانه مثل رنگ گرم سادگیمون یا رویاهایه بچگیمون دنیای ما مثل هندوونس یه تیکه ایش…
  • مازیاران چشم یاری داشتیم...

  • ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود انچه می پنداشتیم شیوه چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیمو صلح انگاشتیم گقت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل را کسی نگماشتیم گقت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم شیوه چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیمو صلح انگاشتیم گقت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم ما محصل بر کسی نگماشتیم شیوه چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیمو صلح انگاشتیم ما غلط کردی…
  • مرغ سحر ناله سر کن...

  • مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن ز آه شرر بار، این قفس را بر شکن و زیر زبر کن بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ نغمه ی آزادی نوع بشر سرآ وز نفسی عرصه ی این خاک توده را پر شرر کن --- ظلم ظالم، جور صیّاد آشیانم، داده بر باد ای خدا، ای فلک، ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن نو بهار است، گل به بار است ابر چشمم، ژاله بار است این قفس، چون دلم، تنگ و تار است ش…
  • امشب شب مهتابه ...

  • امشب به بر من است آن مایه ناز یا رب تو کلید صبح در چاه انداز ای روشنی صبح به مشرق برگرد ای ظلمت شب، با من بیچاره بساز امشب شب مهتابه حبیبم را می خوام(2) حبیبم اگر خوابه طبیبم را می خوام(2) گویید فلانی آمده آن یا جانی آمده مست است و هشیارش کنید خواب است و بیدارش کنید آمده حال تو، احوال تو سیه خال تو، سفید روی تو ببیند برود امشب شبه مهتابه حبیبم رو می خوام حبیبم اگر خوابه طبیبم رو می خوام خواب ا…
  • چشم هارا باید شست جوری دیگر باید دید...

  •   چشمها را بايد شستجور ديگر بايد ديد چترها را بايد بستزير باران بايد رفت فکر را خاطره را زير باران بايد برد‌با همه مردم شهر زير باران بايد رفت دوست را زير باران بايد ديد‌عشق را زير باران بايد جست هر کجا هستم٬باشم‌آسمان مال من است پنجره٬‌فکر٬‌هوا‌٬عشق‌زمين مال من است چشمها را بايد شستجور ديگر بايد ديد چترها را بايد بستزير باران بايد رفت…
  • ای جان تو جانم را از خویش خبر کرده...

  • ای جان تو جانم را از خويش خبر کرده انديشه تو هر دم در بنده اثر کرده   ای هر چه بينديشی در خاطر تو آيد بر بنده همان لحظه آن چيز گذر کرده   از شيوه و ناز تو مشغول شده جانم مکر تو به پنهانی خود کار دگر کرده   بر ياد لب تو نی هر صبح بناليده عشقت دهن نی را پرقند و شکر کرده   از چهره چون ماهت وز قد و کمرگاهت چون ماه نو اين جانم خود را چو قمر کرده   خود را چو کمر کردم باشد به مي…
  • صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم..

  •   صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی   گر نامه نمی‌خوانی خود نامه تو را خواند ور راه نمی‌دانی در پنجه ره دانی   بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی   ای از دل و جان رسته دست از دل و جان شسته از دام جهان جسته بازآ که ز بازانی   هم آبی و هم جویی هم آب همی‌جویی هم شیر و هم آهویی هم بهت…
  • گفتم به می عشقت کردی تو گرفتارم..

  • گفتم به می عشقت کردی تو گرفتارمگفتی تو شدی شیدا اما ز تو بیزارمگفتم که سپردم دل بر زلف تو میدانی؟گفتی که خمش بنشین هرگز نشوی یارمگفتم ز دو عالم من داغ تو به دل دارمگفتی برو از پیشم دیگر مکن آزارمگفتم چه به سر داری بردار از آن پردهگفتی نشوی محرم پنهان کنم اسرارمگفتم به که گویم من غم های درونم راگفتی که برو با تو هرگز نبود کارمگفتم ز کوی تو امید کرم دارمگفتی که نبینی آن بر جان تو رحم آرمگفتم که نگاه…