متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


MahdiMa20
MahdiMa20
۱۳۹۹/۰۳/۳۱


1354eiran
1354eiran
۱۳۹۶/۰۵/۲۵

اندیشیدن ،
خود گونه‌ای گفتگوی روح با خویشتن است

1354eiran
1354eiran
۱۳۹۶/۰۵/۱۳

گشاده دستی والاترین تجلی قدرت است.

1354eiran
1354eiran
۱۳۹۶/۰۵/۱۱




кнαησσм gσℓ
кнαησσм gσℓ
۱۳۹۶/۰۵/۱۱

همین که تو
هر صبح در خیالِ منی؛
حالِ هر روزِ من
خـوب است...


صبح بخیــــــر

sina_98_T
sina_98_T
۱۳۹۶/۰۳/۱۸

فراموش نکن قطاری که ار ریل خارج شده ، ممکن است آزاد باشد
ولی راه به جائی نخواهد برد . . .
sina_T

caio78
caio78
۱۳۹۶/۰۲/۲۶

اگر نمیخواهیم بازیچه
دستان هر فرومایه
و مایه تمسخر هر نادانی شویم،
اولین قانون خویشتن داری
و تنهایی است...

paymank9
paymank9
۱۳۹۵/۱۰/۲۶

سفر از عشق آغاز مي شود و در نور يا روشني پايان مي پذيرد و پل ميان اين دو عبادت است. سفر از ناداني به خرد چيزي نيست مگر سفر عبادت. عبادت يعني " من چنان كوچكم كه هيچ كاري از دستم ساخته نيست مگر اينكه كل به من كمك كند. عبادت يعني تسليم "‌ خود " به كل – تسليم شدن نه از روي نااميدي بلكه از روي فهم و آگاهي. يك موج كوچك چگونه مي تواند با دريا بجنگد؟ هرگونه تلاشش به شكست خواهد انجاميد. اما اين همان كاري است كه بشر مشغول انجام آن است . ما امواجي كوچك در درياي پهناور آگاهي هستيم. اين درياي آگاهي را مي تواني خدا، حقيقت، روشني، نيروانا، تائو، دارما بنامي. همه اين واژه ها معنايي مشابه دارند، اينكه ما جزيي از درياي پهناور هستيم. اما ما امواجي بسيار كوچك هستيم. نمي توانيم از خود خواسته اي داشته باشيم و نمي توانيم براي خود سرنوشتي رقم بزنيم. همين ميل و آرزوي از خود اراده داشتن و بدست آوردن چيزي از روي اراده باعث اصلي بدبختي ماست. عبادت يعني با آگاهي از بيهوده بودن اراده انسان، خود را تسليم اراده خدا كردن. يعني اظهار اينكه " خواست، خواست توست. " عبادت فقط زماني ممكن است كه عشق شديد به هستي وجود داشته باشد. از اينروست كه من مي گويم سفر از عشق آغاز مي شود و در روشني پايان مي يابد و ميانه سفر را عبادت و رها بودن تشكيل مي دهد.

vahid2727
vahid2727
۱۳۹۵/۱۰/۲۶

عادت
رد تفکر است
و رد تفکر
آغاز بلاهت

behbodhassani27
behbodhassani27
۱۳۹۵/۱۰/۲۰

ﮔﻠﻪ ﻫﺎﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭ!
ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺭﺍ ﺑﺲ ﻛﻦ!
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﮔﻮﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻫﻲ ﺷِﻜﻮﻩ ﻛﻨﻲ !
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﭼﺸﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﺍﺧﻢ ﺩﻟﺘﻨﮓِ ﺗﻮ ﺭﺍ...
ﻓﺮﺻﺘﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺻﺮﻑ ﮔﻠﻪ ﻭﻧﺎﻟﻪ ﺷﻮﺩ !
ﺗﺎﺑﺠﻨﺒﻴﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻡ !!
ﻣﻬﺮﺩﻳﺪﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﻫﻢ ﺯﺩﻥ ﭼﺸﻢ ﮔﺬﺷﺖ....
ﻳﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎﻝ ﺟﺪﻳﺪ !!
ﺑﺎﺯﻛﻢ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﻋﻴﺪ !!
ﺍﻳﻦ ﺷﺘﺎﺏ ﻋﻤﺮﺍﺳﺖ ...
ﻣﻦ ﻭﺗﻮ ﺑﺎﻭﺭﻣﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ !!
***ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﻛﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ
ﺍﺳﺖ ؛
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﻢ ﺍﺳﺖ ؛
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺩﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻏﻢ ﺍﺳﺖ ؛
ﭼﻪ ﺑﻪ ﻛﺎﻡ ﻭ
ﭼﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻭ
ﭼﻪ ﺑﻪ ﺩﺍﻡ.
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻌﺮﻛﻪ ﻫﻤﺖ ﻣﺎﺳﺖ.....ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻴﮕﺬﺭﺩ...
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﻔﺎﻳﺖ ﺑﻜﻨﺪ؛
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺟﻔﺎﻳﺖ ﺑﻜﻨﺪ؛
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﻫﺎﻳﺖ ﺑﻜﻨﺪ؛
ﭼﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻥ
ﻭ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ
ﻭ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ...
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺻﺤﻨﻪ ﺑﻲ ﺗﺎﺑﻲ ﻣﺎﺳﺖ.......ﺯﻧﺪگی ﻣﻴﮕﺬﺭﺩ...
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻼﻣﺖ ﺑﺪﻫﺪ؛
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺳﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺪﻫﺪ؛
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﻧﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺟﻬﺎﻧﺖ ﺑﺪﻫﺪ؛
ﭼﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﺯ
ﻭ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﺯ
ﻭ ﭼﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﺯ...
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻴﺪﺍﺭﯼ ﻣﺎﺳﺖ...