متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    داستانک

  • تعداد نظرات : 8
  • ارسال شده در : ۱۳۹۶/۰۱/۰۷
  • نمايش ها : 258

 - وای خدا نمی دونی که چقدر خوشحالم! دیگه مطمئنم که به اون قبلیه، حتی فکرم نمی کنه! باورت می شه مینا؟ بالأخره کابوس اون دختره تموم شد. دیگه مثل قبل، سایه ی یکی دیگه، روی زندگیم سنگینی نمی کنه.

خنده ی کوتاهی کرد و دوباره ادامه داد:

-وای اصلا نمی دونی که چه حالی ام. اینی که می گن هیچ کس عشق اول نمی شه و این حرفا، همش چرنده! دختر فکرشو بکن! اون عشقی که باعث می شه عشق قبلیتو فراموش کنی، خیلی قوی تره! خیلی!

مینا سرش را بلند کرد و با لبخندی ساختگی به او خیره شد:

 -حالا مگه چی شده که انقدر مطمئن شدی؟

غزل که هنوز لبخند چند لحظه پیش را حفظ کرده بود، با نگاه عجیبی به او خیره شد. لب هایش را طوری جمع کرد که گونه هایش بیرون بزنند، ابروی راستش را کمی بالا داد و گفت:

-دیشب با هم حرف زدیم. گفت که خیلی فکر کرده. میگه از هر لحاظ من از او بهترم. می دونی مینا، من هیچ وقت اون دختر رو ندیدم. حتی اسمشم نمی دونم چیه، مهدی هم هیچ وقت چیزی راجع بهش نگفته اما همیشه یه چیز عجیب غریبی تو خودم حس می کردم. یه چیزی مثل حسادت یا شایدم رقابت. نمی دونم، نمی دونم! درست نمی دونم چی بود ولی هر چی که بود خیلی آزارم می داد. حالا با حرف های دیشب مهدی، نمی گم اون حس کاملا از بین رفته، ولی حداقل یکم احساس امنیت بهم دست داده که فکر کنم به کمکش بتونم اون حس مزخرف رو از بین ببرم.

-این که گفته تو از قبلیه بهتری، این قدر خوشحالت کرده؟

-معلومه! شایدم واقعا این طور نباشه، ولی همین که در نظر مهدی من از اون لایق ترم خیلی برام با ارزشه.

-پس هنوزم به اون فکر می کنه!

ناگهان لبخندش خشکید:

-چرا اینو می گی؟

-هنوز برای متقاعد کردن خودش، لازمه که تو رو با اون مقایسه کنه!

 

دیگر بیشتر از این نمی توانست احساساتش را از غزل پنهان کند. از جا بلند شد و رویش را برگرداند. او هم هنوز مسعود را، با مهدی مقایسه می کرد.

نویسنده : الهه بهشتی

نظرات دیوار ها


elahebeheshti
ارسال پاسخ

Hotly :
:(


QoQo
ارسال پاسخ
elahebeheshti
ارسال پاسخ

Marj_bnooo :
چ غم انگیز
مرسی بانوجان

{H}

قربونت عزیزم

elahebeheshti
ارسال پاسخ

mahdi1369 :
چه بد شد آخرش{trol2}


Marj_bnooo
ارسال پاسخ

چ غم انگیز
مرسی بانوجان


یاغش
ارسال پاسخ

چه بد شد آخرش

elahebeheshti
ارسال پاسخ

nazi1994 :
....motasefane!!!!!!
mamnun...
{h}


nazi1994
ارسال پاسخ

....motasefane!!!!!!
mamnun...